حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

خوب است...

سلامممممممم

سلامی از سر دلتنگی نمیدونم شاید هم از سر شوق ؟!؟!

یکی از عزیزان لطف کرد و نظر جالبی نوشت که بائث شد دوباره در موردش بنویسم

امیدوارم براتون جالب باشه برای خودم که جالبه تا نظر شما چی باشه.

نوشتی خوب است دستی که بنویسد.....اما عزیز دل نگفتی از چه ؟؟؟

نوشتی خوب است توان شکستن....... اما انصاف نیست توانی نمیبینم

نوشتی خوب است توقع نگاه ....اما نه نگاهی غریب و سرد و نا شناس

نوشتی خوب است زندگی به شرط انتظار مرگ.....می دانی مدت هاست مرده ام

نوشتی خوب است شکستن یاد آور وجود دل اما کدام دل؟؟؟نمیبینی فرجامش چه شد

عزیز دل: گویمت تا بدانی این صد پاره توان شکستن دو باره را ندارد این است....

پاسخ من به تو....به یاد گار داشته باش و با چشم دل بخوان

غیر قابل دسترس ترین مشترک دوست داشتنی ام گوش کن... دستمزد انتظار: گهواره ی مرگ است

همانند مرگ کودکی در حال تولد که پر پر می شود به جرم عاشقی مادرش!!! می دانستی؟؟؟

دنیا کر کره خوشبختی را پایین کشیده و تمام حجره ها از عکاسی تا عطاری تا اطلاع ثانوی

تعطیل است و به من گفتند تو برای همیشه رفته ای که دیگر بر نگردی و این معادله تنها با

آمدن دیگری بی من حل میشود میفهمی دیگری به جای من و ختم کلام اینکه.....

آدمها کنج سینه جایی دارند که می نامندش دل.....وای به روزی که این دل بگیرد .وووو

وای تر اینکه این دل تنگ کسی شود که دلتنگیش را باور نکند.

پس من سال هاست که دلتنگم آیا هنوز زنده ام!!!؟؟؟

ندا جون

نظرات 88 + ارسال نظر
خودم سه‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:26 ب.ظ http://www.daftarezendegi.blogsky.com

آدمها کنج سینه جایی دارند که می نامندش دل.....وای به روزی که این دل بگیرد .وووو

وای تر اینکه این دل تنگ کسی شود که دلتنگیش را باور نکند.

پس من سال هاست که دلتنگم آیا هنوز زنده ام!!!؟؟؟

black سه‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:49 ب.ظ

سلام
زنده های داتنگ....بهتر از زنده های بی دل هستند...!
همه ی آدمها اجازه ورود به این دل رو ندارند...لا اقل برای من ...!
اما بودن آدمها اون هم گوشه دل آزارمون نمیده....رنگ عوض کردنشون...اون هم موقعی که تمام دل رو تصاحب کردن ...دردناکه...!

good job

[ بدون نام ] سه‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:50 ب.ظ

سلام

اولم


جر نزنی ها


ما تو قبول نیست
تقلب کردی

سیوش کردم

رو قلبم

می خونم

همیشه

می مونه برای من

این حرفات برای همیشه رو دلم حک می شه

ای ول

هزار بار

خیلی قشنگه

ولی من اخر تو می کشم

صبر کن

فعلا

bache سه‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:37 ب.ظ

hamishe goftam yeki yedone babayiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii

پویا مهربون چهارشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:09 ق.ظ http://pouyamehrebon-kod.blogfa.com./

راستی منو لینک کرده بودی حواسم نبود
این وبلاگم همه کد آهنگ و کدهای خفن دارم یه سر بزن

دل خاکی چهارشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 06:26 ق.ظ http://ali-tanhaa.blogfa.com

سلام ندا جون

خوبی؟

ندا یادت روز اول چی گفتم ؟

گفتم من بلد نیستم مثل اینا نظر بدم

بازم می گم من جز یه فرد ساده که چیزی حالیش نیست کسه دیگه ای نیستم

اگه نظر نمی دادم به خاطر اینه که خودم در حد تو نمی دونم که به خاطر نظر بدم

یکی دو دوبار ازت یه چیزی خواستم ولی ما رو قابل ندونستی اشکالی نداره

کی به حرف من گوش می ده که دومی باشی

متن ها همیشه زیبا بودن و هستن

ببخش که این مدت بهت سر نزدم

خودت که می دونی

بی خیال

بیا اینا رو خوندم قشنگ بودند گفتم برای تو هم بنویس

کاش در صفحه ی شطرنج دلت شاه عشق بودم و با کیش رخت مات می شدم
زندگی بازی شطرنجی نیست که در آن با کیش کسی مات شوی......
زندگی تک تک این ثانیه هاست که در آن نقش تو پیداست
می شد به آسونی کلام تو به جای دوستت دارم بگویم نامرد,
آخه ساده ام و سادگی رو دوست دارم پس باز هم بهت می گم ای نامرد,
این دلی که شکستی سالهاست مال تو بود جام بلورین دلو نامردی تو شکسته بود.




خدا تنها معشوقی است که عاشقانی دارد که هیچ یک از بودن دیگری ناراضی نیست و هیچگاه یکی از آنها معشوقش را تنها برای خود
نمی خواهد



وقتی به آسمون نگاه میکنی، دوست داری کدوم ستاره مال تو باشه؟ به اونی که کم نور تره قانع باش چون اونی که پر نور تره را، همه نگاه میکنن!!



خاک همیشه تنهاست بس تو باران باش و بر خاک ببار

راستی تو که این قدر از عشق می نویسی برام بنویس ما ادما چرا عاشق می شیم؟

منتظر جوابت هستم


خب بازم مثل همیشه پر حرفی کردم

فعلا



از تبار درد چهارشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:45 ق.ظ http://www.tandis-tanhaee.blogsky.com

سلام
خوبی ؟
ممنونم که بهم سر زدی
به نظر من این دل ....فقط قلبه نه دل ......فقط یه وسیله برای پمپاژ خون
نه برای احساس اون قلبا از بین رفتن
خیلی وقته
من شاید دیگه نتونم برات کامنت بذارم
اما تو بامرام بهم سر بزن

یه وب گرد تنها...رزا چهارشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:44 ق.ظ

سلام خوبی عزیزم
متنی که نوشتی اونقدر روون و جالب بود که از خوندنش سیر نمیشم تشکر .این متن رو تو یه وب خوندم جالب بود و با حال و هوای این پستت جور برات مینویسم مطمئنم خوشت میاد
آخه هر کاری کردم نتونستم خودم چیزی بنویسم شرمنده

کاشکی می آمدی تا نگاهم در نگاهت گم شود

وقتی دنیا با تمام گستردگی اش برایت به اندازه ا ی کوچک می شود

همان لحظه است که آرزویی جز مرگ نداری ، اما باز آرزو می کند

حتی مرگ را آرزو می کنی ...

ولی قانون این دنیا این است

هر چیزی که تبدیل به آرزو شود به آسانی به انسان داده نمی شود
حتی مرگ
میبوسمت و بازم ممنون



اسماعیل چهارشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:36 ب.ظ http://sunnorth.blogsky.com

سلام
خیلی قشنگ بود
موفق باشی

یلدا چهارشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:50 ب.ظ http://www.yalda-224.blogfa.com

سلام ندا جون خوبی؟؟؟
پست جالبی بود
ممنون که به من سر زدی
منتظر حضور گرمت هستم
موفق باشی
یا حق

محمد چهارشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:04 ب.ظ http://www.arezoobarani.mihanblog.com

سلام ابجی جون
بابا دستت درد نکنه
اپ می کنی خبر نمی دی
این یادم باشه
مدتی نیومدی گفتیم....
اپ بسیار زیبایی بود
خیلی غمگین نوشتی
چیزی شده یا که همینجوری نوشتی؟
از این اپت نمیشه خورده گرفت
مثله خودت که همیشه سر به سر من می زاری
منتظرتم
بیا پیشم

کاش می دانستی چقدر دلواپس تو‌ام
کاش می دانستی چقدر تنهام ، چقدر خسته ام
و چقدر به حضور سبزت محتاجم
و همیشه از خودم می پرسم
این همه که من به تو فکر کنم
تو هم به من فکر می کنی؟

ورپریده پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:13 ق.ظ http://varparidan.blogfa.com

سلام ندا خانوم گل
خوبی؟؟؟؟؟؟
چرا این قدر شعرای غمناک مینویسی
من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت
بهارم رفت
عشقم مرد
یارم رفت
سعی کن اینطوری نباشه
راستی یادم رفته بود بگم منظورت از لحظه وداع نزدیک است چیه؟؟؟؟؟؟؟؟
من آپیدم
بیا شاید یکم شاد شدی
منتظرت ورپریده گل گلاب
بایییییییییییییییییییییییییییی

TaNzAd پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:58 ق.ظ http://tanzad.blogfa.com

ندای عزیز...
همیشه نمیشه انتظار داشت که دیگران هم مثل خود آدم فکر کنن...
این که دلتنگ کسی باشی بی آن که اون حتی بتونه این احساس رو درک کنه در بعضی شرایط موضوع چندان عجیبی نیست...
اما این که چه طور میشه مرگ رو در عین زندگی تجربه کرد باید بگم...
دلایل مختلفی برای چنین حالتی وجود داره...
چه بسا که خیلی از ما چنین چیزی رو در بعضی از مواقع تجربه کردیم...
چیزه سختیه...
اما این رو هم باید در نظر گرفت که زنده بودن و زندگی کردن هم کار چندان آسانی نیست...
مشکلات آن قدر زیاد هستن که اگه بخوای به همشئن فکر کنی دیگه وقتی برای زنده موندن باقی نمی مونه...
ندای عزیزم...
بدون که هنوز برای نا امید شدن و بریدن خیلی زوده...
همه ما بدون آگاهی به این جا اومدیم و باید با آگاهی بریم...
پس در این مورد با هم تفاوتی نداریم...
اما تفاوت ما فقط در انتخاب راهمونه...
کدوم راه برای رسیدن به مقصد بهتره...؟
راه دل...؟
یا راه عقل...؟
یا شایدم یک میانبر...!
به هر حال...
هر راهی رو برای ادامه بخوای انتخاب کنی باید بدونی که هنوز اول راهی...
لا اقل تا الآن...
دل شکسه ی تو هم ترمیم میشه...(انشا الله)


حامد پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:18 ق.ظ http://abr.persianblog.com

خیلی جالب بود . منم نمی دانم زنده ام !

مهندس پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:47 ق.ظ http://deldareg84.blogfa.com

سلام ندا جون
حرفهات اتیشمون زد
بیا از این حرف ها پیش ما هم بزن
قرررررررررربونت

شهرام پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:49 ب.ظ http://werwer.blogsky.com

تو دلتنگ نیستی ...تو امیدواری ...پس زنده ای دوست من !!

فرانچسکو پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:39 ب.ظ http://lover777.blogfa.com

سلام
خیلی قشنگ بود خیلی
نمیدونم الان کجام..............
بعد میام نظر میدم

ندای عشق پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 06:24 ب.ظ http://nedaieshgh.blogfa.com

به نام نامی مهر
دوباره طفل دل من بهانه ی تو گرفت
شبانه گریه کنان راه خانه ی تو گرفت
سلام: سلامی به گرمی طنین شعر های زیبایت
ذوق خوبی در انتخاب شعر هایت داری امیدوارم که موفق باشی مثل همیشه
ممنون میشم به هم سربزنی ونظر پر مهر خودتو بدی
منتظر حضور گرمت هستم

باکمال تشکر از شما ندای عشق

علیرضا پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 06:50 ب.ظ http://www.taropud.blogfa.com

با سلام
خوبین ؟؟؟؟
خوشین ؟؟؟؟
سلامتین؟؟؟؟
ممنون بابت تمام لطفهای شما عزیزی کردین
خیلی خیلی گل هستین
دست پنجتون درد نکنه
منتظر شماها هستم
چشم انتظار و دل بی قرار

پوریا پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:01 ب.ظ http://khamoshi.blogfa.com/

سلام
دوست خوبم ندا
منو میبخشی مثل همیشه دیر اومدم
میدونم که به دیر اومدنام عادت کردی و سرزنشم نمیکنی
تو این قسمت نظری نمینویسم
بعدها کلی برات مینویسم
خواب دیدم که اقاقی مُرده است
سایه ها افسرده است
و دلم تاب نداشت.

خواب دیدم و جهان، آخرش آنجا بود
آری آری، آن شب آخر دنیا بود
چشم خیسم به ستاره
و ستاره به سرش رؤیا بود

همه جا مویه و زاری
همه جا شیون و فریاد
و ستاره بی تفاوت
آرزویش رفته بر باد

@};-

خودم... جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:05 ق.ظ

فرشتگان روزی از خدا پرسیدند : بار خدایا تو که بشر را اینقدر دوست داری غم را دیگر چرا آفریدی؟ خداوند گفت : غم را بخاطر خودم آفریدم چون این مخلوق من که خوب می شناسمش تا غمگین نباشد به یاد خالق نمی افتد
و چه غافلیم ما

غلامرضا جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:24 ق.ظ http://www.vahmesabz.blogfa.com

سلام دوست من
منو میبخشی که کم سر میزنم.
نوشته ات مثل همیشه یه دل میشینه
شاید از چند روز دیگه مرتب به روز بشم.
خدانگهدار

دل خاکی جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:26 ق.ظ http://ali-tanhaa.blogfa.com

کاش کوچیک بودیم............ وقتی کوچیک بودیم دلمون بزرگ بود ولی حالا که بزرگ شدیم بیشتر دلتنگیم. کاش کوچیک می موندیم تا حرفامونو از نگاهمون بفهمن نه حالا که بزرگ شدیم و فریاد که می زنیم باز کسی حرفامونو نمی فهمه.

احمد جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:45 ق.ظ http://tali.blogfa.com

سلام دوست من
با توجه به قریب الوقوع بودن ظهور و اینکه ما هر لحظه باید منتظر ظهور باشنیم ، خوشحال میشم اگه نظرتون رو در مورد اینکه چگونه برای ظهور آنحضرت آمادگی پیدا کنیم بفرمائید .
لطف شما در وبلاگ منعکس خواهد شد . متشکرم

رضا جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:19 ب.ظ http://www.khalvat-e-man.blogfa.com

سلام ندا جان گل
خوبی ؟
کم پیدایی ندا جان
وبلاگت هم که مثل همیشه گل کاشته
لایق نظر دادن من نیست دیگه
منتظرم ندا جون

میلاد جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:42 ب.ظ http://milad-tanha18.blogfa.com

سلام ندا خانم گل
خیلی ممنون که به من سر زدی...
فقط منو ببخشید که نتونستم زودتر خدمت برسم
رفته بودم سفر
دل دل دل هر چه هست زیر سر دل است...
موفق تا آخر راه....

یلدا جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:36 ب.ظ http://www.yalda-224.blogfa.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام ندا جونم خوبی؟؟؟؟

من آپم وقت کردی یه سری بزن

موفق باشی

قربونت

یا حق

شبهای برفی من و تو جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:42 ب.ظ http://eshgholanema.blogfa.com/

دیرزمانی است روی شاخه این بید. مرغی بنشسته کو به رنگ معماست. نیست هم آهنگ او صدایی ،رنگی. چون من در این دیار،تنها،تنهاست

سلام چرا دیگه پیشمون نمیایی؟!

خبر دادیم بهت که اپیم

شبهای برفی من و تو جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:43 ب.ظ http://eshgholanema.blogfa.com/

شاید یه کسی شب ها برای اینکه خواب تورو ببینه به خدا التماس می کنه ، شاید یه کسی به محض دیدن تو دستش یخ میزنه و تپش قلبش مرتب بیشتر میشه ، مطمئن باش یه کسی شب ها به خاطر تو توی دریای اشک می خوابه ، ولی تو اون رو نمی بینی!

روزی در گذر گاهی که جوانی از آن عبور می کرد بر روی تخته سنگی نوشته بود اگر جوانی عاشق شد چه باید کرد زیر آن نوشتم صبر.روز دوم نوشته بود اگر جوانی عاشق شد وصبر نداشت چه باید کرد زیرآن نوشتم مرگ . روز سوم جوان را پای تخته سنگ مرده یافتم

آدما مثل یک کتاب میمونند که تا وقتی تموم نشن برای دیگران جالبن پس سعی کن ورق نزنی چون اگه تموم بشی مطمئن باش میرن سره یه کتابه دیگه

بدروووووووووووووووووووود.

غلامرضا جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:26 ب.ظ http://www.vahmesabz.blogfa.com

سلام دوست من
به روز هستم.
خدانگهدار

احساس تنهایی جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:43 ب.ظ http://www.bedon-sharh.blogfa.com

سلام
خوبین؟
بسیار زیبا بود

غمی دارم عزیز اما ،درون سینه زخمی

حسودی می کنم کانرا کسی از سینه بردارد
غمم می لرزد از سرما چو مرغی خسته و تنها
بهای بی کسی ها را ، سری در زیر پر دارد
غمم تنهاست ،می دانم سکوتش سخت بهت آور
نمی دانم چه سودایی ز سوز دل ،به سر دارد؟
من او را سخت غمگینم نمی انم نمی بینم
که بعد از این شب یلدا سحرگاهی به بر دارد
غمم سر مست هشیاری نگاهش غرق بیداری
ستاره بشکند چشمی که دیدار سحر دارد
غمم رنگین کمان دل زبان بی زبان دل
نهان در محتوا نیشی ،نشسته بر جگر دارد
درون چشم های خود شقایق دیده ام ناگه
دلم پرسید دردت را شقایق هم خبر دارد؟؟؟
من و غم ،روزگارانی صمیمی بی زبان با هم
بسر بردیم و می دانم که آه ما اثر دارد
موفق باشین
یا حق [گل][بدرود]

ورپریده شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 06:24 ق.ظ http://varparidan.blogfa.com

سلام ندا
خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه
چه خبر ؟؟؟ خوبی؟
شما اصلا نیا کیه که ناراحن بشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من (چشمک)
ممنون که مارو به یاد داری .
اون قانون مند رو خوب اومدی
فعلا
بایییییییییییییییی

محمد شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:44 ق.ظ http://www.yasrayan.com

سلام عزیز خوبی؟
مطالب وبلاگت خیلی قشنگ و با معنی بود امیدوارم تو همه مراحل زندگی موفق و پیروز و سربلند باشی
اگه هم دانشگاه نرفتی انشاء الله قبول شی و بری
راستی اگه تونستی مطالبت و اگه سایتت به روز شد رو برام بی زحمت میل کن مرسی .

حرفهای نگفتنی شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:04 ب.ظ http://www.mimic.blogsky.com

در این جهان نیاز به دوست داشتن و ستایش شدن بیش از نیاز به نان است د

رضا شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:30 ب.ظ http://www.khalvat-e-man.blogfa.com

سلام ندا جان
خوبی ؟
خوشحالم کردی
به شادی میسپارمت

نمک شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:28 ب.ظ

سلام نمکدون.
بازم چی شده؟
ولی خدائیش قلمت تواناست.
امشب میبینمت.

علیرضا شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:19 ب.ظ

سلام از وبتون خوشم اومد اگه خواسیتن ادم کن کارتون دارم

الیاس یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:07 ق.ظ http://ensanam_arezoost.mihanblog.com/

سلام به ندای عزیز
قبل از هر چیز ممنون از حضورت و نظرتو عزیز
و منو ببخش که دیر رسیدم
راستش چند بار سعی کردم نظر بزارم اما سرعت پائین اینترنت مانع شد
اما بالاخره موفق شدم اما بدون من متنت رو همون روزای اول خوندم .
در مورد متنت :

الیاس یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:10 ق.ظ http://ensanam_arezoost.mihanblog.com/

و در مرود متنت:
ندا جان آخه تا کی؟
تو که زندگیت رو داری تباه می کنی
به خدا اگه دم دستم بودی می دونستم چیکار کنم
عزیزم مرگ چیه؟
خیلی قلمت عالیه و گیرا
تبریک اما یکم از نظر روحی به خودت برس

الیاس یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:11 ق.ظ http://ensanam_arezoost.mihanblog.com/

راستی من آپ کردم با یه شعر از ته دلم
بیا و نظرت رو بده

مهندس یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:50 ق.ظ http://deldareg84.blogfa.com

نداییییییییییییییییییییی
شرمندمون کردی
بازم به ما سر بزن

یه دوست مرده یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:22 ق.ظ

دیروز
چون دو واژه به یک معنی
از ما دو نگاه
هر یک سر شار دیگری
اوج یگانگی
و امروز
چون دو خط موازی
در امتداد یک راه
یک شهر یک افق
بی نقطه تلاقی و دیدار
حتی در جاودانگی
میدونی که دو خط موازی هیچ وقت به هم نمی رسن ولی خوب بازم جای امیدواری هست آخه همدیگه رو میبینن خودش خیلیه .مواظب خودت باش

رزا... یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:36 ق.ظ

ندا جون سلام خوبی عزیزم
نوشته هات معتادم کرده همشو سیو کردم میبخشی بازم بنویس منتظرم
نقطه ها در هم آمیختند . . . خطها شکستند . . . زمان کشیده شد . . . و حال تو مرا می خواهی . . . نمی دانم که چه هنگام من هم نقطه ای خواهم شد . . . حال هم شاید نقطه ای باشم . . . در پس آسمانی پر از نقطه های نورانی و خاموش . . . می روم تا به نور برسم . . . سو سو های نور که از روبرویم می آیند و می روند و شاید این منم که سرگشته و گم از کنارشان عبور می کنم . . . این آخرین نقطه است یا آن یکی ؟ این آخرین سوسو است یا آن یکی ؟ این آخرین راه است یا آن یکی ؟ . . . ان یکی . . .آری آن یکی . . . یکی بوده و یکی هست
مینوسمت ندا .......رزا

یه دوست مرده یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:28 ق.ظ

در قبرهای کهنه طلوع تو مرده بود
وقتی غروب... یاد تو در من جوانه زد
ساعت که نه ...ولی بله.. یک سال هم گذشت
روئید انتظار و دو باره جوانه زد
ابیات هر غزل که به دنیا رسیده بود!
تنها غزل برای سرودن تو بوده ای
اری ندا...منادی رحمتی برای من
همیشه به یادتم......همیشههههههههههه

احسان یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:17 ب.ظ

سلام ندا جان
ممنون از نظرت .
من قسمتی دارم به نام شرح وبلاگ های خواندنی ، خوشحال می شدم ، می توانستم از وبت شرحی بردارم و شما را معرفی کنم .

علی یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:42 ب.ظ http://www.westlife65.mihanblog.com/

سلام ندا جان.خوبی؟
یه مدت که از شر من راحت بودی.
آخه مسافرت بودم.جاتون سبز بود.
ندا جان من که هیچی از آپهات رو نمیتونم بخونم آخه فونتش خرابه از من باید درست کنم.ولی عکس خیلی زیبائی بود.
مواظب خودت باشی.به امید دیدار دوباره.شاد باشی.

سجاد یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:23 ب.ظ http://www.sajadir.blogfa.com

سلام مهربون

دمت گرم عجب وبلاگ زیبای داری


خیلی با حال هست به امید دیدار شرمنده کمی از عکسای وبلاگت رو برداشتم البته کپی کردک یا حق به امید دیدار

حتما بیا من منتظرم

یه دوست یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:56 ب.ظ

و باز هم همان حکایت همیشگی واسه همه.آره درسته پایانش مرگه.خیلی دوست دارم خصوصی باهات باشم.نوشته هات دلچسب و گیراست.حسودیم شد.ادامه بده.حق یارت باشه

محمد یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:40 ب.ظ http://rasmeasheghi.blogfa.com

سلام

با یه غزل به روزم....

توپولی دوشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:21 ق.ظ http://topolii.blogfa.com

سلام ندا
از همدردیت خیلی ممنون هستم ولی به خدا نمیتونم........
دیگه خسته شدم....................
ولی سعی میکنم اگه تونستم حتما آپ کنم
دیگه.....................
آرزومند آرزوهایت
یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد