حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

یا علی...

یا علی دستم بگیر امشب برایم ماندنیست .... لیله ی قدر آمد و درد دل من گفتنیست

سوز این دل را کنم همراه خود گویم خدا... یک سبد گمگشتگی همراه آوردم تو را

هیچ شب را مثل این شب من نخواهم بهر خود ... بنده ی خوار توام نامم ندا ... عمرم فنا

من به لطف این شب پاک و عظیم ... من به لطف اشک چشمان یتیم

توشه ره میکنم دلدادگی ... سر به سر عشق و همه دلدادگی

نور رحمت امشب از هر جا رسید ... من به لطفش می کنم دیوانگی

یا علی شرمنده ام دستم بگیر ... من سرا پا خجلتم دستم بگیر

دیگر این که............

و خداوند اینجاست

پیش من، پیش شما..

در همین نزدیکی، در تمام لحظات

در همان لحظه که بر می گیرد٬ ترس اندام نحیف ما را

یا فرو می رویم از غصه و غم، در اتاق مبهم فکرو خیال

یا زمانی که تپش می گیرد قلب ما از شادی....

در عجبم !!! پس چرا می پرسیم خانه دوست کجاست؟

فراموشمون نکنین بخدا محتاج ترین من هستم

نظرات 48 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:49 ب.ظ

اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول

TaNzAd پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 06:50 ب.ظ http://www.tanzad.tk

هر کسی در راه خویش است...
چه درست و چه غلط...
راهمان طولانیست...
راهداری باید...
شایدم نور چراغی...
پس بیا امشب بیابیم نور راه خویش را...
خانه ی دوست همینجاست...
می بینی...؟
...

ندا پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:12 ب.ظ http://daftarezendegi

خطا از من است، می دانم.
از من که سالهاست گفته ام "ایاک نعبد"، اما به دیگران هم دلسپرده ام.
از من که سالهاست گفته ام " ایاک نستعین" ، اما به دیگران هم تکیه کرده ام.
اما رهایم نکن... بیش از همیشه دلتنگم... به اندازه ی تمام روزهای نبودنم...

darvish پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:24 ب.ظ http://darvish58.blogfa.com

یا علی مدد
حرفهای ما رو نوشتی
حق نگهدارت

سامی پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:30 ب.ظ http://martek.blogfa.com

____________**__**_____* __________
___________***_*__*_____* _________
__________****_____**___****** ____
_________*****______**_*______** __
________*****_______**________*_**
________*****_______*_______* _____
________******_____*_______* ______
_________******____*______* _______
__________********_______* ________
__***_________**______** __________
*******__________** _______________
_*******_________* ________________
__******_________*_* ______________
___***___*_______** _______________
___________*_____*__* _____________
_______****_*___* ________سلام ____
_____******__*_** _________________
____*******___** __________________
____*****______* __________________
____**_________* ______به روزشد__
_____*_________* __________________
_____________*_* __________________
______________** __________________
http://martek.blogfa.com

باران پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:46 ب.ظ http://www.aranbaran.blogfa.com

یا علی
عزیزم علی نگهدارت
خدا غم هایمان را پیش خود نگه می دارد تا زمانی که برمی گردیم و به عقب می نگریم اثری از غمها در چهره مان نمودار نشود
بیایید این سوال و جواب ها را کوتاه کنیم
چرا که خدا همین نزدیکیهاست
نگوییم خدا آن ور ابرها
آن بالا بالاهاست
بیایید دست جهل را از عقلمان کوتاه کنیم
خدا همین نزدیکیهاست
پس خدایا
به حرمت این اشکهای سوزان
به حرمت این دلهای شکسته
به خاطر این قلبهایی که به خاطر علی فاطمه می لرزد
ما را به حرمت این شبهای قدر
به این شبهای بزرگ
به دل شکسته و پر درد فاطمه
صبری به ما عطا کن
تا بتوانیم این ره را تا پایان
و آن طور که تو دل شاد گردی و
ما رستگار
و آن طور که فاطمه زهرا رفت
مارا به آن ره هدایت کن
------------------------------------------------------------
سخنی دیگر:
اِنّا اَنزلناه فی لیله القَدر
وَ ما ادرکنا ما لَیلَهُ القدر
لیله القدر خَیرٌ مِن الفِ الشّهر
تنزّل الملائکه و الرّوح
فیها باذن رَبّهِم مِنْ کُلِّ اَمرْ
سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطلَعُ الفجر

عزیزم امیدوارم در این شبهای پر برکتو نزول قرآن هر چی می خواهی از خدای مهربونم بگیری
خودش گفته:
بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را
و بدون که اگه دلت و نیتت پاک و درست باشه
حتما هر چی از خدا بخوای
حتما بهت می ده
البته یادت باشه
چیز کوچیکی از خدا جونم نخوای ها
آخه آدم از کسی که اینقدر بزرگه چیز کوچیک که نمی خواد
باید یه چیز بزرگ بخوای
من ازش خواستم دلامون رو به نور این شبهای نورانی
نورانی تر کنه
و ما رو در این دنیا و اون دنیا رستگار کنه
و هر چی که عزیزم می خواد بهش بده
و....
خوب راستی عزیز اونقدر حرف دارم تموم نمی شه
شهادت حضرت علی امیر المومنان رو به تو و خانواده بزرگت تسلیت می گم
یا علی...
با چشمانی همیشه بارانی
باران

توپولی پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:03 ب.ظ http://topolii.blogfa.com

سلام ندا
خیلی عالی نوشتی.
خدایا قسم به سینه شکسته فاطمه که همه ما را به راه راست هدایت فرما که شاید در این شب عزیز که ملاعک در روی زمین هستند ......
ندا امید وارم که همیشه شاد باشی.
ارزومند آرزوهایت هستم
یا حق

ایمان پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:14 ب.ظ http://shabhayetanhaie.blogsky.com

سلام ندا جان
احوال شما؟
ندا شاهکار بووووووووووود خیلی عالی بود
باور کن تو این شب عزیز این نوشته ت خیلی به دلم نشست
تو را به علی قسم به فاطمه زهرا قسم تو این شبای عزیز واسه من هم دعا کن
شاید تو دلت پاکتر و صافتر باشه
ما رو هم از دعای خیرت بی نصیب نکن
موفق باشی

نگاه عشق پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:43 ب.ظ http://www.negahe-eshgh.blogfa.com

سلام خوبی دوست عزیزم
چرا یک مدته کم پیدا شدی آپ کردم اگه سر بزنی خوشحال می شم. در ضمن ایام ضربت خوردن امام علی (ع) رو خدمتت تسلیت عرض می کنم.
موفق باشی
اِنّا اَنزلناه فی لیله القَدر
وَ ما ادرکنا ما لَیلَهُ القدر
لیله القدر خَیرٌ مِن الفِ الشّهر
تنزّل الملائکه و الرّوح
فیها باذن رَبّهِم مِنْ کُلِّ اَمرْ
سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطلَعُ الفجر

پوریا پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:11 ب.ظ http://webloge khamosh

سلام
شاید من گم شدم شایدم میخوام گم شده ی دل خویش باشم نمیدونم چند وقتی نبودم آخه به سفارش یکی رفته بودم خودم پیدا کنم خیال نکنین پیداش کردم نه بیشتر گمش کردم
بگذریم ندا خانم چند وقتی که نبودم خوب نوشتی و لی بهت بگم ما هر چه قدر دنبال در خونه ی دوست بگردیم شاید بهش نزدیک بشیم ولی نمیتو نیم خونشو پیدا کنیمو در شو بصدا در بیاریم ما همیشه وقتی محتاج تریم میریم دنبال اون دوستی که فکر میکنیم میتونه نیا ز هامونو بر طرف کنه ولی وقتی گلیم مونو از آب کشیدیم بیرون باز راه و گم میکنیم وباز تو یه فرصت دیگه گشتنمو نو ادامه میدیم آره ندا خانم رهرو اونی هست که اهسته و پیوسته رود نه مثل من که گهی تند گهی هیچ نرود منی که نمیتونم خودمو خونه ی خدمو دل خودمو پیدا کنم تو پیدا کردن خانه ی دوستم کم میا رم ندا خانم میبخشی میخوام بنویسم آخه دلم واسه نوشتن یه ذره شده با خودم عهدی بستم که تو هیچ وبلاگی نظری ننویسم البته تا موقعی ولی نمیدونم چرا تو وبلاگ تو اومدمو نوشتم البته میبخشی اگه چرت مینویسم خواستم بگم هنوز به یاد همه دوستانم هستم و به هشون سر میزنم شاید اومدن ها و رفتنام پنهونی باشه ولی باور کن میام همشونو میخونم
و از اینجا از همه دوستام از همه ی اونایی که هنوز وبلاگ خاموشی بیصدا را فرامو ش نکردن ممنونم و امیدوارم حال همشون خوب باشه و همشون به ارزوهای پنهونشون برسن
ای خدا مگه می شه

یه روزی چشام و باز بکنم

نگاهی به پنجره

سوی فردا بکنم

ببینم دلخوشی هام تموم شده

غم و غصه بی خزون شده

دل من از غصه بی امون شده

ای خدا مگه می شه

مانی پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:23 ب.ظ http://www.myphotographs.blogfa.com

روزی
خوام آمد ، و پیامی خوام آورد.
در رگ ها ، نور خواهم ریخت .
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب
آوردم ، سیب سرخ خورشید.
سلام ندا جون
دست نوشته ی پر احساسی بود !
ممنونم از کامنت بسیار زیبا و قشنگت !

امیر جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:19 ق.ظ http://www.loloknat.blogfa.com

اِنّا اَنزلناه فی لیله القَدر
وَ ما ادرکنا ما لَیلَهُ القدر
لیله القدر خَیرٌ مِن الفِ الشّهر
تنزّل الملائکه و الرّوح
فیها باذن رَبّهِم مِنْ کُلِّ اَمرْ
سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطلَعُ الفجر

از دل پاکت ٬ از معصومیتت ٬ از سادگی توبه گناهان نکردت ٬ التماس دعا دارم ...
و تو چه دانی که شب قدر چه شب عظیمی است...

تنهاترین تنها جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:05 ق.ظ http://paeezebargrizan.blogfa.com/

سلام
خدا کنه به حق فرق شکافتش فقط یه گوشه چشمی به ما نگاه کنه دیگه نسخه همه ماها امضا شده
خیلی عالی بود
سر بزن خوشحالم میکنی

محمد جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:28 ق.ظ http://asir-e-bala.blogfa.com/

سلام
وفات حضرت علی را به شما تسلیت عرض میکنم
شاید زیباترین اپ وبتون همین مطلب باشه
چون واسه ی اقاعلیست
سبز باشی و بهاری
یا حق

ایمان جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:01 ق.ظ http://shabhayetanhaie.blogsky.com

توی نجف یه خونه بود که دیواراش کاهگلی بود
اسم صاحاب اون خونه مولای مردا علی بود

نصف شبا بلند می شد یه کیسه داشت که بر می داشت
خرماو نون و خوردنی هرچی که داشت تو اون می ذاشت

راهی کوچه ها می شد تا یتیما رو سیر کنه
تا سفره خالیشون رو پر از نون و پنیر کنه

شب تا سحر پرسه می زد پس کوچه های کوفه رو
تا پر از بارون بکنه باغ های بی شکوفه رو

بعد از علی کی میتونه محرم راز من باشه
درد دلم رو گوش کنه تا چاره ساز من باشه

از تبار درد جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:24 ق.ظ http://www.tandis-tanhaee.blogsky.com

سلام
دا
شرمندم که
یه مدته نیومدم
آخه دلیلشو که می دونی
اما تو مثل همیشه لا مرام باش

ورپریده جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:25 ب.ظ http://varparidan.blogfa.com

سلام
دوباره سلام
ندا خیلی بده هر سال بری تهران مراسم عذاداری ولی امسال تو یزد باید خونه بشینی
خیلی بده
حال نمیده مراسمشون... تهران میرفتیم محمود کریمی و ...
بگذریم من رو هم دعا کن ... همه به دعا محتاجن تو این روزگار
قربونت

دربدرها جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:53 ب.ظ http://darbedarha.blogfa.com

سلام
تو این شبها ما رو فراموش نکنی...
ما هم آپیم سر بزنی خوشحال میشیم

علی جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:59 ب.ظ http://www.zeydebneali.blogsky.com/

سلام...
منم شهادت مولا علی (ع) رو به شما تسلیت میگم.
التماس دعا
یا علی

دل شکسته جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:36 ب.ظ http://ali-tanhaa.blogfa.com

آن گاه که انسان به عشق راستین اجازه ی ظهور دهد , آن ساختارهای نهادینه ی پیشین نابود می شود و توازن هرچه درست و حقیقت می پنداشتیم , بر هم می خورد . جهان زمانی حقیقی است که انسان عشق را بشناسد ... پیش از آن زندگی می کنیم , با این خیال که عشق را می شناسیم , اما شهامتش را نداریم که تا آن طور که هست , با آن رو به رو شویم .
عشق نیرویی وحشی ست . اگر بکوشیم مهارش کنیم , نابودمان می کند . اگر بخواهیم اسیرش کنیم , ما را به بردگی می کشاند . اگر سعی کنیم آن را بفهمیم , در سرگشتگی و حیرانی بر جایمان می گذارد .
این نیرو در جهان است تا به ما شادی ببخشد . تا ما را به خدا و به هم نزدیک تر کند , و اما باز , این طور که امروز عشق می ورزیم , برای هر دقیقه آرامش , باید یک ساعت اضطراب بکشیم .

دل شکسته جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:49 ب.ظ

بار خدایا دلم شکسته برس به فریاد دل شکسته ی من .

نمی دانم تقصیر از من بود یا از او

نمی دانم من لیاقت عشق اورا نداشتم یا او لیاقت عشق مرا.

نمی دانم ، به خدا دیگر هیچ نمی دانم .

از خود بیزارم و از مردم فراری .دل شکسته ای غریبم.

آخرین بار که دیدمش مرا به یاد نداشت، مرا دید و از من گذشت .

به اجبار به حرف واداشتمش.به او گفتم چرا؟

چرا مست و دیوانه ام کردی هنگامی که جدایی سرنوشتم بود؟!

با تمسخر گفت نمی دانم .من عاشق تو نبودم من دل در گرو دیگری دارم .

این را گفت و به سادگی از کنارم گذشت.

ذره های قلب شکسته ای که با امید کنار هم گذاشته بودم

دوباره از هم شکافت و قطره های اشک به آرامی صورتم را خیس کرد.

خدایا چه قدر تنهایم.

نه محرم رازی نه سنگ صبوری با که حرف از دل شکسته ام گویم .

همه غریب اند و آشنایی نیست .بار خدایا آتش عشق چه قدر سوزنده است

و سوزنده تر از آن که نتوانی فریاد بر آری و بگویی سوختم.

آه ، سوختم .شعله های آتش عشق چه بی رحمانه مرا احاطه کرده است.

عشق حتی به من فرصت به خود آمدن را نمی دهد.

کاش حداقل طعم وصال را چشیده بودم .

در فراق به فراق رسیدم و حتی رنگ وصال را هم ندیدم .

از وجودم تنها جسمی خاکی بر جای مانده . قلب و روانم به یغما برده شد .

در تهی بودنم به دنبال قلب شکسته ام می گردم.

سراغش را از که بگیرم ؟ از که .....

قلب به یغما برده ام را چه کسی به من باز می گرداند ؟ ؟

علی جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:19 ب.ظ http://www.eshghe-ziba.persianblog.com

سلام ندا خانم خوبید پیشاپیش شهادت امام علی(ع) را تسلیت عرض می کنم باز هم مثل همیشه زیبا و پرمحتواست من و هم از حضورتون بی نصیب نکنید یا علی

دانیال جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:53 ب.ظ

کاشکی آدرس میاتون رو هم میذاشتید!

محمد جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:06 ب.ظ http://www.arezoobarani.mihanblog.com

سلام ابجی جون
خوبی عزیز
ممنون که خبر دادی
اپ زیبایی بود
اپ کردی خبر کن
باز هم بیا پیشم
منتظرتم

اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِکَ فِیهِ الصِّیَامَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَامٍ وَ اغْفِرْ لِی تِلْکَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُهَا غَیْرُکَ یَا رَحْمَانُ یَا عَلامُ

براستی قلب انسانهای غریب و شکسته دل عرش خدای بزرگ و مهربان است.
به یقین این گفته خود اعتقاد دارم که یقین من در این مورد در حد همان یقین به روز مرگ است
هر موقع دلتون گرفت برای منم دعا کنی
آحه خدا دلای شکسته خیلی دوست داره

الهه شرقی جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:16 ب.ظ http://www.setarehadi.blogfa.com

سلام ندا جان خوبی
من الهه شرقی هستم
و شهادت مولای متقیان رو بهت تسلیت می گم
منم آپم
خواستی بیا
الهه شرقی

milad جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:15 ب.ظ

salam neda jonam
niazi be moarefi nist mano mishnasi albate fekr konam
upetkhilijaleb bod maro ke gerefف
kash mishod to zendegi bara yekbar yahata ye zare ke shode khodaro jelo cheshmamon gharar bedim ama ......؟
rasti to in shaba maro yadet nare
khosh bashi
bye

تنهاترین تنهایان شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:45 ق.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com


شب قدر است امشب مست مستم‌ ای خدا با تو
شدم تا مست دانستم که هستم ای خدا با تو

در این خلوت تو من یا من تو، انصاف از تو می‌خواهم
تو با من مست یا من مست مستم‌ ای خدا با تو

مخواه از من که هرگز راه عقل و عافیت پویم
که من دیوانه از روز الستم ای خدا با تو

دویدم سال‌ها اما به دور افتادم از کویت
چو افتادم زپا در خود نشستم ای خدا با تو

سر از خاک زمین تا برگرفتم عشق ورزیدم
ولی آزاد از هر بند و بستم‌ ای خدا با تو

تو هر جا جلوه کردی من تو را دیدم پرستیدم
به هر صورت جمالی می‌پرستم ای خدا با تو

*********************************

سلام همراه مهربون
با موضوع "شب قدر " به روزم و چشم به راه اومدنت
خوشحال میشم تو این شب های عزیز به کلبه تنهایی منم سری بزنید و با حضورتون همراهیم کنید ... التماس دعا .. یا علی.

سید حمید شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:23 ق.ظ http://www.abadancity67.blogfa.com

سلام بهت حق میدم اینقدر سرت شلوغه که من تو اینها گمم
بابا خیلی تند تند مینویسی حداقل اطلاع بده
من هر جمعه سر میزنم
بابای

شاه آمفاکتوس سوم شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:55 ق.ظ http://8hellion8.blogfa.com

زان می عشق کز و پخته شود هر خامی
گر چه ماه رمضانست بیاور جامی
روزها رفت ، که دست من مسکین نگرفت
زلف شمشاد قدی ، ساعد سیم اندامی!!!
-----------------------------
آره خدا به قول تو همه جا هست .... اما من نمی فهمم چرا وقتی یکی مریض داره یا یکی مشکلی واسش پیش میاد میگه یا خدا .... خدای ما خدای شادیا نیس ؟؟؟؟ ای عجب بوالهوسی ......

عباس شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 06:40 ق.ظ http://www.paknia.blogfa.com

هنوز بر ماسه رد پای آن گم شده در پیش است .
هنوز بعضی ها مثل ابر از دور دست می گذرند .
آدمها آب نیستند اما راکدند
هنوز همانجایی هستند که از ازل بودند !!!!
سلام بر تو دوست عزیزم
خوشحالم کردی که آمدی .
بازم بیا و من منتظر حضور زیباتم .
ما رو هم دعا کن

یه دوست شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:53 ق.ظ

گفتی علی(ع) یه مرتبه یاد غربت افتادم.یعنی یه جورایی حس میکنم این روزا همه جا غریبه.به خودش قسم به غربتش قسم که خیلی محتاجم.یا علی دستم بگیر.یا علی

از تبار درد شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:22 ق.ظ http://www.tandis-tanhaee.blogsky.com

سلام
من آپم

[ بدون نام ] شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:40 ب.ظ

باد می نالد به گوشم بارها
تو شبیه هجرت پروانه ای
باز کن این پیله را از دور خود
تا بیابی گنج در ویرانه ای
خاموشی تن پوش تنهای تو شد
تو به این دیوارها خوکرده ای
عشق آمد یک شبی ایوان تو
تو شتابان سوی او رو کرده ای

پس نگاه آتشینت را بگو
تا که زنجیر تو را باور کند
تا خدا دستم بگیرد
تا مرا از خواب غفلت ....

ندا شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:01 ب.ظ http://daftarezendegi

و چه زیبا و آرامش بخش است وقتی که دستا نم را به سوی آسمان می گشایم . چه زیباست زمانی که اشک همانند گوهری بر پهنای صورتم غلتان می شود و در حالی که نشانی از قلب پشیمان و شکست خورده ی مرا دارد . خدایا: چقدر مهربان باز مثل همیشه بارقه امید را روشن میکنی . چشمانم را به آسمان میدوزم به دستان پر سخاوت تو . غرق پشیمانی میشوم و لب می گشایم .. یا رب .. ای بخشنده بی همتا .. این کمترین رو به در گاهت کرده پر نیاز همرا با کوله باری از غفلت سر در گمی و پشیمانی مرا در یاب به حق این شب عزیز. کریما امشب این کمترین ذخیل میبندد بر آستانت میدانم روسیاهم ولی کسا نی را دارم که به شفاعتشان امید دارم علی را همان که بهترین بود برای فاطمه.. حسین را و قسمت میدهم به لب تشنه حسین... رضا را و فریاد میزنم یا ضامن آهو... بگذراز من و تمام بنده گان روسیاهت که تو ارحم الراحمینی و من ندای رحمتت را با گوش جان میشنوم . امشب ندای ربنا برایم ماندنیست و سمفونی عشق سر می دهد موذن و من بی ریا اشک میریزم و زیر لب زمزمه می کنم : خدایا چنان کن سر انجام کار ... تو خشنود باشی و ما رستگار . التماس دعا

ehsan شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:49 ب.ظ

salam neda khobi ? man hesabi garme dars o residan be daeim shodam . emroz baad az modat ha amadam net omidvaram rozeh hat ghabol dargahe hagh bashe .

فرزاد شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:30 ب.ظ http://petti.blogsky.com

سلام خوبی ندا جان
متن خیلی قشنگی بود
موفق باشی

امین یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:15 ق.ظ http://www.friendscity.persianblog.com/

سلام.نوشته هاتون خیلی پر حرارت بود.خوشحال میشم اگه وبلاگه منم ببینید.من واسه تبادل لینک هم آماده هستم.فعلا...بابای...

مهدی یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:14 ق.ظ http://www.rozevahshi2006.blogfa.com

سلام ندا
قبول باشه نمازو روزه هاتون
شهادت حضرت علی رو تسلیت میگم
به من هم یه سری بزن

محمد یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:33 ق.ظ http://www.djmhg.blogfa.com

سلام ممنون که بهم سر زدید من اپم بازم منتظرم

توپولی یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:33 ق.ظ http://topolii.blogfa.com

سلام ندا خوفی

نه فقط بنده به ذات ازلی مینازد ناشر حکم ولایت به ولی مینازد.
گر بنازد به علی شیعه ندارد عجبی.عجب اینجاست خدا هم به علی مینازد.

سال روز شهادت مولای متقیان علی ( ع ) رو به شما تسلیت میگم.

التماس دعا

یا حق

شهنام کوچولو۱۷ یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:07 ب.ظ http://WwW.avalin-shabe-aramesh.blogfa.com

وبلاگت اخرشه اگه عمری باشه دوباره سر می زنم به منم سر بزن

تنهاترین تنهایان دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:15 ق.ظ http://tanhatarinetanhayan.parsiblog.com


شب شقّ‌‌القمر علی است و قدر او. امشب می‌خواهیم برویم در خانه‌ی علی. برویم و دست بیاندازیم به دامن علی که بگذر و امشب به مسجد نرو. از دستگیره‌ی در که کمتر نیستیم. به پایش بپیچیم که نرو علی! بمان. از مرغان خانه‌ی ام‌ّکلثوم که کمتر نیستیم. برویم و علی را قسم بدهیم که علی بمان! تو را به جان فاطمه بمان... فاطمه... علی که دیدار فاطمه را طلب می‌کند، قدم‌هایش را تندتر برمی‌دارد. پیامبر به پیشوازش رفته، فاطمه، خانه برایش آب و جارو کرده. کوثر به انتظار ساقی نشسته!

سلام مهربون
من در این وبلاگ به روزم و چشم به راه اومدنت
موضوع : تنهایی و غم علی (ع)

دل خسته دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:11 ق.ظ http://ali110135.blogfa.com

سلام
با ان که نامت نشناختم ولی دیدارت ارزویم است
ایگاش بیایی ونام مرا بخوانی تا من نیز در رهت فدا شوم
ای ان که همه دارند ولی تو جد هایت به تنهایی دارید

الهی دل خسته از تو جز امید نخواهد وامد را با تو می خواهد
الهی اگر امشب را بر من سخت نگیری فردا شبی نمی ماند که تو به کنم پس بگیر که من منتظرم

ندا جون منم برات نوشتم تا بیایی در ره من غافل نباشی اگر امدی روزی بنویس تا تو را گویم که همیشه عاقل باشی

توضیح : منظورم اینه که بیشتر از اینی که هستی عاقل باش


جایی گناه کن که خدا نباشد و اول خود را بشناس تا خدا را بشناسی من عرف نفسه فقد عرف ربه اینم از مولا علی

علی جان شب بی تاب بودم که تورا یابم بگویم امشب زمین نیز بر مصیبت تو ال تو گریان است
ببخشید بیا
دل خسته به امید منتظر است

دل خسته دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:14 ق.ظ http://ali110135.blogfa.com

اینم برات به عنوان توبه و همه چیز
ذکر یونسیه یادت نره ندا خانم
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
تو ذکر اگه خواستی کمکت می کنم جون سر در میارم

علی دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:22 ق.ظ http://www.eshghe-ziba.persianblog.com

سلام ندا جان خوبی من دوباره مزاحم شدم شب ۲۱ رمضان خیلی دعات کردم امیدوارم از خدا هر چی می خواهی بهت بده وهیچ وقت محتاج دست دیگران نشی واز همه بالاتر اینکه همیشه خوب و سلامت باشی تا دیدار دیگه بدرود

ناناز دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:33 ق.ظ http://newidea.blogfa.com

سلام وب خوبی دارین جالب بود سلیقه خوبی در جمع بندی هم دارین البته فکر میکنم برای وبلاگتون کم وقت میگذارین بهر حال خوشحال شدم
راستی براتون یک هدیه دارم امیدوارم خوشتون بیاد
بای

زلـف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بـنیاد مـکـن تا نکـنی بـنیادم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلـک فریادم
زلـف را حلقـه مکن تا نکنی دربـندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
یار بیگانـه مـشو تا نبری از خویشـم
غـم اغیار مـخور تا نـکـنی ناشادم
رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گـلـم
قد برافراز کـه از سرو کـنی آزادم
شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را
یاد هر قوم مـکـن تا نروی از یادم
شـهره شـهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منـما تا نـکـنی فرهادم
رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس
تا بـه خاک در آصـف نرسد فریادم
حافـظ از جور تو حاشا که بگرداند روی
مـن از آن روز کـه دربـند توام آزادم

سعید از غریبانهای مهربان دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:29 ب.ظ http://baroon77.blogfa.com

سلام ندا
امیدوارم که حالت خوب باشه
اومدم بگم که آپ کردم بیا پیشم
............ سعید .

شهنام شاه زاده ارس پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:52 ب.ظ http://WwW.avae-gam.bolgfa.CoM

در این دنیایی که عصا را از دست کور می دزدند
من خوش باور در انجا به دنبال محبت می گردم
باز دلم گرفته بود زدم زیره گریه دلم سبک شد می خواستم بغض خودمو تو وبلاگم خالی کنم چشم افتاد به نظرات اومدم به کلبه ی درویشی تو دله اروم گرفت (شهنام شاه آذر...)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد