حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

دل تنگی...


بگذار گریه کنم برای عاطفه هایی که به ظاهر هست ؛؛ ولی به واقع نیست  و.....
دنیایی که انجمن حمایت از حیوانات دارد
اما ؛؛انسان پا برهنه و عریان میدود
بگذار گریه کنم؛ برای انسانی که  کوره راه های مریخ را شناخته است
اما هنوز!....
کوچه های دلش را نمی شناسد؛ چه تلخ   !!

بگذار گریه کنم ؛؛ دلم گرفته؛ همین!


نظرات 39 + ارسال نظر
علیرضا جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:17 ب.ظ http://www.taropud.blogfa.com

روزی دل من مرا نشان داد

وز ماه من او خبر به جان داد

گفتا : بشنو نشان ماهی

کو نامه عشق در جهان داد

یک روز مرا بخواند و بنواخت

و آن گاه به وصل من زبان داد

برداشت پیاله و دمادم

می داد و بی کران داد

من دانستم که می بلایی است

لیکن چه کنم مرا چو ز آن داد

از باده چنان مرا بیازرد

کز سر بگرفت و در میان داد

علیرضا جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:26 ب.ظ http://www.taropud.blogfa.com

دانا نبود هر چه در آینده توست

گویا نبود هرکه سراینده توست

سرگشته تر آن که سر گشاینده توست

گمراهتر است آن که نماینده توست

امیدوارم درک معنی این اشعار برات خیلی هم سخت نباشه

و دیگه

هر بوده که او ز اصل نابود بود

نابوده و بود او همه سود بود

گر یک نفسش پسند مقصود بود

نابود شود هر آیینه بود بوْد

و در آخر :

دلها همه آب گشت و جانها همه خون

تا چیست حقیقت از پس پرده و چون ؟

ای بر علمت خرد رد و گردون دون

از تو دو جهان پر و تو ا ز هر دو برون

عشقی جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:34 ب.ظ

گریه خواهی کرد برای دنیایی که یک عمر در آن به سر
می بری و حال بیدار شدی
گریه خواهی کرد برای خود
چشمهایت را چرخش ندادی تا بوقتش
اما اگه جدا از دیگرانی
باید بخندی
عین یه ماجرایی که تو یه وبلاگ خوندی
گفتی
مریخ را شناختند و کوچه های دل را نه
روزی خواهند شناخت که رفتنیند


تـــو بــــاکیــــت نـبـــاشه

عـزت زیـــــــاد

علیرضا جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:41 ب.ظ http://www.taropud.blogfa.com

اگه روزگاربی رحمه تو مهربون باش

اگه آفتاب می سوزونه تو سایه بون باش

اگه سرما کمین کرده کنار باغچه

واسه گل های نیمه جون تو باغبون باش .

حضرت عشق --** روزبه **-- جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:00 ب.ظ http://hazrat-eshgh.blogsky.com

من بیشتر............
~~~

غریبی از دیار غربت جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:13 ب.ظ http://http://www.6560.blogfa.com

زیباترین تصویری که در
زندگانیم دیدم نگاه
عاشقانه و معصومانه تو بود.

زیباترین سخنی که
شنیدم سکوت دوست
داشتنی تو بود.

زیباترین احساساتم
گفتن دوست داشتن تو بود.

زیباترین انتظار
زندگیم حسرت دیدار تو بود.

زیباترین لحظه زندگیم
لحظه با تو بودن بود.

زیباترین هدیه عمرم
محبت تو بود.

زیباترین تنهاییم
گریه برای تو بود.

زیباترین اعترافم عشق
تو بود.

غریبی از دیار غربت جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:16 ب.ظ http://www.6560.blogfa.com

بعد از هر سلام قلبم
درد می گیردو امتداد
این درد تا اشنایی دیگر
روحم را می ازارد تا
دیگر گفتن خداحافظ
برایم سخت
نباشد. عمر
در بیشه زار عمر بچه
گانه راه می رفتم
وبزرگسالیم در کویر
عمر ترک خورد
و قدمهایم در نرمی خاک
کویر محو شد .
طراوت جوانیم در لابه
لای تابش انوار خورشید
به یغما رفت،
تازه عشق را فهمیدم که
در خانه ی قلبم به صدا
در امد و ایینه قلبم
شکست وقتی پیر مردی
گوژپشت در ان محاسن
سفیدش را شانه می زدو
در ان لحظه قلبم همچون
زمین کویر ترک خورد

غریبی از دیار غربت جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:23 ب.ظ http://www.6560.blogfa.com

سلامممممممممم ندامممممممم جان
آره راست گفتی بزار گریه کنم دلم گرفته از....
چی شده دیگه تحویل نمیگیری شاید مارو قابل ندونستی


شبهای من
شبهای تنهایی
شبهای سکوت
شبهای ظلمت
شبهای غم

شبهای من
شبهای غربت
شبهای بی کسی
شبهای نا امیدی

شبهای من
شبهای بارانی
شبهای بی ستاره
شبهای بی معشوق
شبهای بی پایان

شبهای من

گل یخ جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:50 ب.ظ


گل سرخ زیبا می شکفد چون
تلاش نمی کند نیلوفر باشد
و نیلو فرها اینگونه زیبا می شکفند چون
چیزی از افسانه شکفتن گلهای دیگر نمی دانند
همه چیز در طبیعت زیباست چون
تمام پدیده ها آزاد از رقابتند
هیچ یک نمی خواهد دیگری باشد
همه به راه خود می روند
نکته همینجاست !
خود باش و از یاد مبر
هر کاری کنی نمی توانی غیر از خود باشی
تمام دست و پا زدنها عبث است
تنها و تنها مجبوری خود باشی

درویش جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:03 ب.ظ

زود آدم که زیاد منتظر نمانی
گریه کن بچم تا دلت خالی بشه
چشمک

علی جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:07 ب.ظ http://kianlouei.blogfa.com

سلام.
بگذار گریه کنم برای عاطفه هایی که به ظاهر هست ؛؛ ولی به واقع نیست .
مواظب خودت باش و سر بزن

غریبی از دیار غربت جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:14 ب.ظ http://www.6560.blogfa.com

سلاممممممممم
خوبی خانومی
شکوفه های نگاه توست که عطر خاطره های دور را به یادم می آرد
سخاوت دستهای زیبای توست که گل عشق در باغچه خانه مان می کارد
واژه های قشنگ و پر معنای توست که در دفتر عشقم به یادگار می ماند
اندوه از دست دادن توست که غبار مرگ بر دلم می افشاند
اندیشیدن به چشمان بی پروای توست که خواب ناز را از دیدگانم می رباید
پیوند دستهای من و توست که شوق زندگی در دلم می رویاند
وعده های پر امید توست که برایم نوید خوشبختی به ارمغان می آرد
شبنم اشکهای توست که بر چهره ام گلهای غم می کارد
صدای آشنای توست که مرا پیوسته به سوی خود می خواند

مریم جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:29 ب.ظ

از همان روزی که دست حضرت قابیل

گشت آلوده به خون حضرت هابیل

از همان روزی که فرزندان «آدم»

زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید

آدمیت مرد !

گرچه «آدم» زنده بود

از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند

از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند

آدمیت مرده بود

بعد دنیا هی پر ازآدم شد و این آسیاب

گشت و گشت

قرن ها از مرگ «آدم» هم گذشت

ای دریغ

آدمیت بر نگشت !

قرن ما روزگار مرگ انسانیت است

سینه دنیا ز خوبی ها تهی است

صحبت از آزادگی ٬ پاکی ٬ مروت ٬ ابلهی است !

صحبت از موسی و عیسی و محمد نابجاست

قرن «موسی چومبه» هاست !

روزگار مرگ انسانیت است

من که از پژمردن یک شاخه گل

از نگاه ساکت یک کودک بیمار

از فغان یک قناری در قفس

از غم یک مرد در زنجیر - حتی قاتلی بر دار -

اشک در چشمان بغضم در گلوست

وندر این ایام ٬ زهرم در پیاله ٬ اشک و خونم در سبوست

مرگ او را از کجا باور کنم؟

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

وای ! جنگل را بیابان می کنند

دست خون آلودرا در پیش چشم خلق پنهان می کنند !

هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا

آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند !

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

فرض کن : مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست

فرض کن : یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست

فرض کن : جنگل بیابان بود از روز نخست !

در کویری سوت و کور

در میان مردمی با این نصیبت ها صبور

صحبت از مرگ محبت ٬ مرگ عشق

گفتگو از مرگ انسانیت است !

رضا مشتاق جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:42 ب.ظ

کوتاه ... گویا
دنیای آدم های سیب زمینی پشندی
آدم های علی بی غم و غم های فانتزی

گل کاشتی گل دختر
.
.
علامت پارانتز باز دو نقطه

ستاره شنبه 2 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:20 ق.ظ http://gooshkon.blogfa.com/

_______________%%
_______________%%
______________%%%
_____________%%%%%
____________%%%%%%
_____________%%%%
_____________%%%
_____________%%%
_____________%%%
_____________%%%
_____________%%%
_____________%%%
_____________%%%
_____________%%%__%%
_____________%%%__%__%
_____________%%%___%__%
_____________%%%___%___%
_____________%%%___%___%
_______%%____%%%__%____%
______%__%__%%%%%%____%%
______%___%%_____%____%%
_______%____%%%%%____%%
________%___________%%
_________%_________%%
_________%%__ اپت _%%
________%%_________%%%
_______%%___زیباست___%%%
______%%______________%%
_____%%________________%%
_____%%_________________%%
_____%%%________________%%
______%%_______________%%%
_______%%%____________%%%
_________%%%%________%%%
___________%%%%%%%%%

خودم شنبه 2 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:12 ق.ظ

نمی دانم........

اشکها همیشه خوبند

اما امشب گویا روزه سکوت دارند

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

رهگذر شنبه 2 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:47 ق.ظ http://ney-labak.persianblog.com

سلام

دانه دانه اشکت را می چینم

برای فصلی سرد

هر بهاری . خزانی دارد و هر تابستانی . بردت و سرمایی .

برای- فردایی بیاندوز که در انجماد روح می لرزی

برای- دبروزی شتاب کن که بی شتاب گذشتی .

چشم از غصه بشوی که قصه گوی- غصه ها آمد .


بدرود



( رهگذر )

غریبی از دیار غربت شنبه 2 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 04:52 ب.ظ http://www.6560.blogfa.com

می نویسم عشق

می نویسم اشک

می نویسم شعله ای خاموش

می نویسم درد



می نویسم نرم می لغزد

دست سرد و بی پناه شب

می نویسم سخت می سوزد

قطره اشک بی گناه من

می نویسم باز باران است

امیر یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:35 ق.ظ http://www.sahel2007.blogsky.com

این حسی که به تقریر در آوردیش منو یاد این شعر بسیار زیبا میندازه ....

از بهاران کی شود سرسبز سنگ
خاک شو تا گل برویی رنگ رنگ ....

دلت شاد
فعلا

TaNzAd یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:09 ق.ظ http://tanzad.info

می گفت: "گریه کن، گریه قشنگه"...
حالا من هم می گویم...!

گل یخ یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:08 ب.ظ

واین آغاز انسان بود.

از بهشت که بیرون آمد، دارایی اش فقط یک سیب بود. سیبی که به وسوسه آن را چیده بود و مکافات این وسوسه هبوط بود.

فرشته ها گفتند: تو بی بهشت می میری. زمین جای تو نیست. زمین همه ظلم است و فساد.

انسان گفت: اما من به خودم ظلم کرده ام. زمین تاوان ظلم من است. اگر خدا چنین می خواهد، پس زمین از بهشت بهتر است.

خدا گفت: برو و بدان جاده ای که تو را دوباره به بهشت می رساند از زمین می گذرد؛ زمینی آکنده از شر و خیر، آکنده از حق و باطل، از خطا و از صواب؛ و اگر خیر و حق و صواب پیروز شد، تو باز خواهی گشت، وگرنه...

و فرشته ها همه گریستند. اما انسان نرفت. انسان نمی توانست برود. انسان بر درگاه بهشت وامانده بود. می ترسید و مردد بود.

و آن وقت خدا چیزی به انسان داد. چیزی که هستی را مبهوت کرد و کائنات را به غبطه واداشت.

انسان دستهایش را گشود و خدا به او اختیار داد.

خدا گفت: حال انتخاب کن. زیرا که تو برای انتخاب کردن آفریده شدی. برو و بهترین را برگزین که بهشت، پاداش به گزیدن توست.

عقل و دل و هزاران پیامبر نیز با تو خواهند آمد، تا تو بهترین را برگزینی. و آنگاه انسان زمین را انتخاب کرد. رنج و صبوری را. واین آغاز انسان بود.

غریبی از دیار غربت یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:29 ب.ظ http://www.6560.blogfa.com

سلامممممممممممم

دلم گرفت وقتی که تو ٬گفتی عاشق نمیشم

گفتی دیگه جمعه شبا٬ سنگی نزن به شیشم

دلم گرفت وقتی که تو٬ گفتی که عشق کدومه

دلم گرفت تا فهمیدم٬ کار دلم تمومه

دور دلت دیواری بود٬ با خشت های محکم و سفت

تا گفتی عاشق نمیشم٬ یه جورایی دلم گرفت

خیال میکردم همیشه ٬ته دلت یه چیزی هست

که قلب من بی ادعا٬ به پای عشق تو نشست

دلم می خواد تو گریه هام ٬برام یه شاه پری بشی

من می میرم اگه یه روز٬ تو مال دیگری بشی

دلم گرفت تا گفتی که٬ روز وداع داره میاد

گفتی که روز رفتنم٬ بی اطلاع داره میاد

خواستی پری من نشو ٬پری که مال هرکی نیست

خواستی فراموشم بکن٬ عاشقی هم زورکی نیست

وقتی برای قلب تو٬ منم شدم مثل همه

وقتی که این ترانه ها٬ برای چشم تو کمه

باید برم باید برم٬ آخر عشقها رفتنه

تصویر من کم کم داره٬ تو قاب چشمات میشکنه

فرقی نکرده ماجرا ٬هنوز تو رویای منی

حتی اگه خودت نخوای ٬عروس زیبای منی!

غریبی از دیار غربت یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:43 ب.ظ

امشب به غمخانه دلم سرزده ام

ناله دور از رخ تورا به نظاره نشسته ام

وگونه های خیس شده

با اشک حسرت دیدار تو

مرا روانه بازار جدایی میکند.

وتو در خوابی آرام

لالایی مهتاب

وسکوت آرام بخش بی خیالی را

زمزمه میکنی.

امشب که هیچ

من هرشب به....

وتو هم...

غریبی از دیار غربت یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:49 ب.ظ

آی ستاره




اگه گیتارم شکسته

توی کوچ عاشقی، تنها نشسته

با همین گیتار خسته

توی کوچه های نم دار

باز هم از تو می سرایم

کاش بخونی ترانه هام و

کاش بدونی مال تو هستش

تموم خونه ی ارغوونی ِ من

کاش بین دست های من و تو

هیچ راهی نمونه

کاش بدونی که اینجا

حتی با این گیتار شکستم

چه سنگین شده

لحظه های من از تو

تو شاید ندونی هیچ وقت

که ترنمم براته

تو شاید ندونی هیچ وقت

که تو دلم همیشه جاته

تو شاید ندونی هیچ وقت

که دلت اینجاست

توی خونم

شاید که میدونی

اما ، دسام لایقت نیست!

شاید که میدونی

اما، این گیتار شکسته ،

شایسته ات نیست

شاید......اما

من همین یه گیتار رو دارم

میدونم خیلی شکسته

ولی ،با این می تونم از تو بنوازم

چرا........

یه دشت ِ پر از شقایق هم هست

اما........

اما اون همش مال تو هستش

من فقط امینش هستم

ستاره ی آسمونی ِ من

این ترانه رو من، مدت هاست که میخونم ،اما ،

شاید به گوشِت نرسیده باشه:

عشق رویایی ِ بنده

حس ِ جاویدان ِ قلبم

بخدا دوسِت دارم من!!!!!!!!!!

شاید لایقت نباشم ،اما

حس میکنم که قلبم

پر شده از عشقت

جایی نمونده توی خونش.........................................

علیرضا یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:48 ب.ظ http://www.taropud.blogfa.com

به آخر خط رسیده ام

از همه دل بریده ام

تو این دیار بی کسی با این همه دلواپسی

ببین چه ها کشیده ام

ببین چه ها کشیده ام

ای روزگار ای روزگار یکم خوشی بردار بیار

ای روزگار ای روزگار یکم خوشی بردار بیار

ستاره یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:31 ب.ظ http://gooshkon.blogfa.com/

سلام ندا جان ممنون که به من سر زدی .
مطلبی که برام گذاشته بودی خیلی جالب بود با اجازت گذاشتمش تو وبلاگم.
بازم ممنون
به من سر بزن

بهاره دوشنبه 4 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 09:15 ق.ظ http://baharkhanoom.persianblog.com

_________________##________##
_______________###*_______*###
___________.*#####__سلام___#####*.
__________*######_خوبی؟؟؟؟_######*
________*#######__وبت زیبای __#######*
_______*########.__ دارین _.########*
______*#########.__________.#########*
______*######@###*_______*###@######*
_____*#########*###____###*#########*
____*##########*__*####*__*##########*
__*###########_____*_*______###########*
_############___وبلاگم رو ____############
*##*#########_آپ کردم_#########*##**##*
*_____########_خوشحال می شم############
######## _______#######_یک_سر_به_____####
________*######__وبلاگم بزنی__######*
_________*#####*__________*#####*
___________*####*موفق باشی####*
_____________*####______####*
_______________*##*____*##*
_________________*##__# #*
__________________*####*
_________________.######.
_______________.#########*
____ _________.###########*
_____________.####*__*######

سعید از غریبانهای مهربان دوشنبه 4 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:15 ق.ظ http://baroon77.blogfa.com

سلام ندا
ممنونم که به پست من در وب حکایتهای ما لطف داشتی
امیدوارم که بتونم تو وبلاگت نوشته های درخور قرار بدم
همیشه و همه جا موفق باشی
.............. سعید .

علی دوشنبه 4 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:25 ب.ظ http://kianlouei.blogfa.com

سلام.
به روزم. سر بزن

عباس سه‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:24 ق.ظ http://www.topolii.blogfa.com

سلام ندا خوبی
راستشو بخوای یکمی حال خودم هم خوب نیست به این خاطر این روز ها کمتر به وبلاگ ها سر میزنم.
امشب بازم حالم خوب نیست دیگه نمیتونم ادامه بدم
همین

موفق باشی

اولین باری بود که برات نقطه چین نذاشتم

در پناه حق

ساحل سه‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:21 ب.ظ http://www.dokhtaresahel.blogfa.com/

سلام
وبلاگ خوبی داری وبلاگت رو از توی نظرات پسری از نسل باران پیدا کردم اگه خواستی بهم سر بز ن موفق باشی

ای وای سه‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:32 ب.ظ http://www.taropud.blogfa.com

بگزر بنالم

بگزار گریه کنم دردام باز میخوان شکافهای گزشته را باز کنند
باز صدای موذن اشکم و درمیاره
دلم برای گزشته هام تنگه
دلم برای روزهایی که میگزره می سوزه
پس بسوز بسوز ای دل

ای دل بسوز بسوزی از بس که تیره روزی
تا کی به این جماعت چشم وفا میدوزی

خیلی حرفاست خیلی که گاهی من و دیوانه میکنه و خیلی وقتا از شدت درد میخوام برم تو راهی به عنوان راه شیطان وگناه اما باز ایستادم و مینگرم بر آنچه که مرا ضرب در صفر می کند.

پس همه با هم می گوییم

انا توجهنا وستشفعنا و توسلنا بک الی الله

و روزی می خوابیم اما یادمان میرود گوییم :

اشهد ان لا الله الا الله
اشهد و ان محمد ان رسول الله
اشهد ان علی ولی الله

کاش در این زمین می تونستم بدانم که کی وقتی که این جملات را میگویم صبحی نخواهم داشت

فقط یه آرزو میکنم اونم اینه :

کاش شهری را بسازند پر از آدم

ی چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:37 ق.ظ

سلام گلم
بازم من دیر رسیدم شرمنده بخدا
منم خیلی وقته از این ادما که خودمم یکی از اونها هستم دلم گرفته فقط نام انسان رو یدک میکشیم وفقط زمانی که یکی رفت تازه میفهمیم که کی بود وچی بود
.................
ما چیستیم ؟!
جز ملکلولهای فعال ذهن زمین ،
که خاطرات کهکشان هارا
مغشوش میکند !

سامی چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:36 ب.ظ

____________**__**_____* __________
___________***_*__*_____* _________
__________****_____**___****** ____
_________*****______**_*______** __
________*****_______**________*_**
________*****_______*_______* _____
________******_____*_______* ______
_________******____*______* _______
__________********_______* ________
__***_________**______** __________
*******__________** _______________
_*******_________* ________________
__******_________*_* ______________
___***___*_______** _______________
___________*_____*__* _____________
_______****_*___* ________سلام ____
_____******__*_** _________________
____*******___** __________________
____*****______* __________________
____**_________* ______به روزشد__
_____*_________* __________________
_____________*_* __________________
______________** __________________
http://martek.blogfa.com
منتظرحضورسبزتان هستم
یاحق
.
.
.

بگذارگریة کنم

خیلی عالی بوداین پستت

حسین شنبه 9 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:45 ق.ظ http://hoseinjoonjoony.blogfa

دلشده سه‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:31 ب.ظ http://hafez-iran.blogfa.com

به غیر از آن که بشد دین و دانش از دستم
بیا بـگو که ز عشقت چه طرف بربستـم

اگر چـه خرمن عمرم غم تو داد بـه باد
بـه خاک پای عزیزت که عهد نشکستم

چو ذره گر چه حقیرم ببین به دولت عشق
کـه در هوای رخت چون به مهر پیوستم

بیار باده که عمریست تا من از سر امـن
بـه کنـج عافیت از بهر عیش ننشستم

اگر ز مردم هـشیاری ای نـصیحـتـگو
سخن به خاک میفکن چرا که من مستم

چـگونـه سر ز خجالت برآورم بر دوست
کـه خدمـتی به سزا برنیامد از دستم

بـسوخـت حافـظ و آن یار دلنواز نگفت
که مرهمی بفرستم که خاطرش خستم

صغری سه‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:42 ب.ظ http://soghra-s.blogfa.com/

سلام
خوشحال میشم به من هم سری بزنی

حسین جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:16 ق.ظ http://www.loveyou118.blogfa.com

من از طرز نگاه تو امید مبهمی دارم نگاهت را مگیر از من که با ان عالمی دارم فدای تو خوشحال میشم به من سر بزنی

مهتاب شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 10:10 ق.ظ http://09183433659.blogfa.com

باسلام
من برای اولین از وبتون دین کردم
نوشتهی آخریتون بی اغراق حرف نداشت
من که خیلی خوشم اومد
خوشحال می شم به منم یه سر بزنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد