حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

دردو دل...


نمیدونم اسمشو چی بذارم؛ درد و دل ؛ گلایه ...  
 ؛ یه جورایی حقایق زندگیمون هم هست ولی...
نه میشه منکرش شد نه میشه باهاش کنار اومد
 طرف صحبتم هم همونی هست که وقتی دلم پره میرم سراغش ،.

پس بار الهی؛
 شرمسارم  ؛ روسیاهم ؛ولی دل خون و پر ضجه
آمدم با صد گلایه

خداوندا
تو در قرآن جاویدت هزاران بار آوردی  .
 این دغل بازان ؛سر انجامی به جز بدبختی و نکبت نخواهند داشت،
ولی من دیده ام؛ به چشم خود؛ بنی آدم نمایی ...
 که با خون دل این مردم بدبخت و آواره ؛ بهشت وکاخ نامردی بنا کرده .

خداوندا!
خودت  گفتی  اگر ؛اهریمن شهوت بر انسان حکم فرما شد
که شد ابلیس بی پروا؛ که شد همزاد این شیطان
 تواو را با صلیب قهر خود مصلوب می سازی،
ولی من دیده ام ؛ آری دوباره دیده ام ؛
 با صد هزاران شرم و افسوس و پر از خجلت
دو چشم هیز و شیطانی  فرزندی؛ که شد بازیچه ابلیس  ...
 وبر اندام لخت مادرش گستاخ و بی پروا و حتی با ولع
میلرزد و میسوزد و  مستانه میخندد

خداوندا ...
چرا باید چنین باشد
گناه نسل ما این بود ؟ چرا ما طفل این نسلیم
چرا این اشرف خلقت ؛شده منفور و بی احساس
شده دربند این ابلیس بد فرجام
چرا ما ؟ چرااا؛؛چرا قربانی این عصر منفوریم ؟

خداوندا ...
چقدر محتاج یک عدلیم
همان عدل علی ؛داد علی ؛ خشم علی؛عشق علی
اگر میبود و ما هم نیز ...؛
اگر همراه او بودیم ؛ نه از جنس خوارج های بی ایمان
 دگر دنیا گلستان بود. همین

نظرات 52 + ارسال نظر
ساحل یکشنبه 31 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:42 ب.ظ http://dokhtaresahel.blogfa.com/

سلام
متن جالبی بود. خیلی عالی....
ندا جان خیلی ممنون که بهم سر زدی وبلاگ جالبی دارین
انشا الله موفق باشین
در پناه حق

غلامرضا یکشنبه 31 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:06 ب.ظ http://www.vahmesabz.blogfa.com

خدایا از روی رحمت مرا آن ده که کرا آن به.....
دوست من سلام
انتخاب انسان اینگونه بود . خود دنیای پر فریب رو انتخاب کرد . که همانا انتخاب بزرگترین حقی است که خداوند به ما داده.....
خدانگهدار

گل یخ دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:52 ق.ظ


از دانه
ـ هر چند کوچک ـ
در خاک که کاشته شود
گل می­روید وگندم و سیب.
از انسان اما
ـ هر چند بزرگ
در خاک که کاشته شود
چیزی نمی­روید،
مگر سنگ­های سفت و سیاه!

ی دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:25 ق.ظ

سلام گلم
خوبی عزیز دلم
بازم مثل همیشه ندای من گل کاشته خانمی تا دنیا بوده همین بوده وبس کاریش هم نمیشه کرد.......به قول دکتر شریعتی که میگه:
رنج بزرگ یک انسان اینست که عظمت او ... و شخصیت او
در قالب فکر های کوتاه و در برابرنگاههای پست و پلیدو احساس
او در روحهای بسیار آلوده و اندک و تنگ قرار می گیرد
ممنونم گلگ که فراموشم نمیکنی
شاد باشی

علیرضا دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:10 ق.ظ http://www.taropud.blogfa.com

از کجا آمده ام

آمدنم بهر چه بود

به کجا میروم آخر ؟؟؟

فقط این و بدونی واسط کافیه


آفریده شده ای برای جمع کردن نه به سر بردن

پس اگر دوستش داری جمع کن

خودتی نه کس دیگه این دنیا با تمام ریا و نیرنگ ها و دوز و کلک ها چیزی های خوبتر و معنوی تری داره پس بگرد

بــــگـــــــــــــــرد

بیــــــــــــــــــاب

و بدان حقی خواهد آمد.

تو منصف باش و بنده

والسلام

علیرضا دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:28 ق.ظ http://www.taropud.blogfa.com

و در این روزها و لحظه ها گم شد سنت انسان ها و گم شد پاکی و زلالی دلها

حیف واقعا حیف



دوای درد دل دلدادگان بود

شور و نشوط

بسوزد از چشم بشر یک سر

خشک و تر

نماند آخر ز این پیمان اثر

امیر دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:44 ق.ظ http://www.sahel2007.blogsky.com

سلام
میخواستم آپ کنم ولی قبلش یه سر اومدم اینجا دیدم خیلی شباهت در لفظ بین چیزی که من نوشتم با متن این پستت هست ولی با هم تفاوت در معنا دارن !
فعلا بیخیال آپ شدم...

اسم اینایی که نوشتی رو فکر کنم بزاری درد فراق بهتره... دل تنگه وصال به مبدأ شدی شاید
آدما وقتی از این دنیا ناامید میشن ناخودآگاه دنبال یه دنیایی فراتر از این دنیا میگردن... توی یه جمله تشنه ی وصال معشوق و معبودشون میشن
ولی هر بار بدتر و بیشتر از دفعه ی قبل با بی اعتناییه معبود و معشوقشون مواجه میشن !!
برعکس خیلی ها، زندگی رسم خوشایندی نیست...
شاد باشی
فعلا

رضا مشتاق دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:48 ق.ظ

آخدا حالا ماها هیچی
یا مسلمون یا کافر همین هستیم دیگه

حداقل یه جوابی به این جوان ها بده
که به زبان شعر و یا نظم و یا نثر و یا فریاد و یا دشنام

... خلاصه سوال و این چیزا تو ذهنشون هست ...

* * *
عالی بود

رضا مشتاق دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:49 ق.ظ

راستی ندای عزیز
خط آخر خوارج با جیم نوشته شده ... اصلاحش کن

بازم مجددن عرض میشه
عالی بود

علیرضا دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:20 ب.ظ http://www.taropud.blogfa.com

وقتی به اون روزها خودم فکر میکنم و به اون صمیمیتی که میان

خانواده ها و مردم بود

همه با هم دوست بودن و صمیمی ولی امروز دیگه نه از اون مردی و نه

نه از این معرفت و نه از این یک دلی هیچ واقعا

جای این همه قشنگی رو چیزی گرفت با نام تشریفات

حیف واقعا حیف

میاین سنتمون و زنده کنیم ؟

ماهک دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:46 ب.ظ http://baroon77.blogfa.com

خدای من ، تو به اندازه گرمی افتاب به عظمت آرامش صبحگاهی کوهسار ،به ارتفاعزمزمه نیایش پرنده ، وقت دمیدن نور ، تو به اندازه تمام "الا بذکر الله تطمـءن القلوب "امینی
میتوانی دستهایم را زنجیر کنی .می توانی همه شادی ها را از من دور کنی ،می توانی برانی ام .اما فقط لبخند بزن ،مهربان بمان ودوستم بدار، تا همه آرامش هستی را با تو تجربه کنم.
محبوب من! از عذاب تو چیزی نمی دانم که تو آیینه وار ترین لبخندی که تیرگی های پراکنده و کوچک من در تو ناپیداست
وتو تنها از زیبای زندگی من که برای شهود بزرگواریت ، شبانه در روح خود آواره میشوم تاذره ای از تورا حس کنم.
عذاب تو درقاموس من جایی ندارد که تو تنها رحمت مطلقی ! واگر آتشی باشد و سوختنی ،همان آتش عشق است که تو زخم عشق را هدیه کردی واین دردمندی ،شیرین ترین سجدا ابدی است - تسلیم مطلق است!
واگر عذابی باشد ،فرجام جفای من به تو است که چه سزاوترم به آن .
محبوب من !مرا ببخش .اگر بوی باروت وخون می دهم که این میراث بشری ، تو را از من می گیرد .
حیران از پی اندکی وصل تو می دوم،من پروانه ام وتو آتش که بال هایم رااز شعله هایت می کنم و چه لذتی فراتر از آن که در اتش تو بسوزم !اکنون به دست های لرزانم بنگر که در انتظار دامان ترحم توست ومن چه محتاجم به تو ، دستت را به صورت خاکی ام بکش وظلمات قنوتم را با صاعقه اجابتی شعله ور ساز که آتش تو همان اعجاز توست همانی که من دوست می دارمش!!

گل یخ دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:13 ب.ظ

روزی قلم بدست نشستم کنار دوست
گفتم... بگو تا بنگارم وفای دوست
گفتم بگو... که عشق و وفا هست یا که نیست
گفتم بگو... که لطف و سخی هست یا که نیست
گفتی به خنده بهره چه پرسی که هست و نیست
عشق و وفا و لطف و سخی گوی بهر چیست
لابد در این زمانه همه عاشقند و خوش
لابد یقین شده ست که مجنون فسانه نیست
اینک منم که خسته و تنها چو جغد شوم
ماندم در این خرابه دل بی پناه خویش
روزی منم جوان بدم و عاشق وجسور
حالا ببین آینه ی عبرتم چه سود
گفتی... دگر برای تو اینها بهانه نیست
گفتی... دگر به عشق و وفا هیچ چاره نیست
گفتی قلم بزن ولی از عشق و لطف نه
گفتم چرا... مگر به از این می توان نوشت
از عشق و لطف و مهر مگر می توان گذ شت !
دیگر خموش ماند و به مهتاب خیره شد
خندید و رفت خسته و تنها چو جغد شوم
من ماندم و قلم به دست چه بنویسم از کجا
دیگر بهانه نیست که بنویسم از وفا
دیگر بهانه نیست که بنویسم از سخی
اینک قلم بدست نشستم بدون دوست
شاید دگر در این مقال نوشتن بهانه نیست

میثم دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:39 ب.ظ http://eshghemansaghar.blogfa.com/

سلام امیدوارم که خوب خوش و شاد باشید. تو این چند روز خیلی سرم شلوغ بوده(تبریز.شیراز)همه این جاهارو رفتم و یکی دو جای دیگه. از اینکه دیر اومدم معذرت می خام
ممنونم که بهم سر می زنید. موفق باشید. خدا حافظ

حمید(ندای عشق) سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:40 ق.ظ http://hamidgoharbakhsh.blogfa.com

فاصله انسان بودن و ابلیس بودن یک دیوار است

موفق باشید

مولی علی نگهدارتون باشه

میثم سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:50 ق.ظ http://eshghemansaghar.blogfa.com/

سلام ندا خانم
راستش روزی چند بار میام و بغضی از مطالیتو اونقدر خوندم که از بر شدم. راستش میترسم هر بار که میام نظر بدم. اگه هر بار میام یه نظر بدم می ترسم شاکی بشید
این روزا سرم خیلی شلوغه. راستی اگه میشه دوست دارم یه کم از زبانتون بنویسید
من ترکی رو دوست دارم ولی هنوز خوب یاد نگرفتم
دارم می رم کلاس(مسخره نکنیا)
خوش باشید
خدا حافظ

ARNIL سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:56 ق.ظ http://www.arnil.blogfa.com

مجازات وجود داره

ولی به موقعش....

ممنون که خبرمون کردی..

فعلاْ

علیرضا سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:02 ق.ظ http://www.taropud.blogfa.com


سلام الیک

خوب خدا رو شکر که خواستی باشی و زنده کنیم

و می تونم این و بهت بگم اگه شخصی این داستان و خوند حتما تکونی خواهد خورد

به دوستات هم بگو

البته به اونایی که مشدین نه سوسول هااااااااااااااااااا

بگو بخونن و تعداد حاضرین بیشتر بشه

به زودی زود سنت و خاک را جاوید نگه خواهیم داشت

آهان تا یادم
نرفته

تو از حسادت حرف به میان آوردی و این کمی دو به شکم کرد

توی این جمع

حسد و هزار رنگی و غرور

جایی نخواهد داشت و غرورمان را لباس شرم خواهیم کرد

و دیگه جون واست بگه

دو نفر زندگی را شروع خواهند کرد نوه هایی به وجود خواهد آمد و نتیجه هایی

میشه همه نوه ها و نتایج را با یک رویی و سنت قدیم تربیت کرد و این نوه ها و نتیجه ها ادامه خواهد داشت تا جزیی از این جامعه

پس میشه تعبیرش کرد و به واقعیتی هم دست یافت

و این حاج خانوم قصه نه تو نیستی تو دختر صادق خانی

و من علی (پسر بزرگه)


ها ها ها ...................................

چه شود ددددددددددددددددددددددددددددددد

علیرضا سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:09 ق.ظ http://www.taropud.blogfa.com

راستی

آی دیت و باز میکنی یا نه

فقط راستش و بگو

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

میثم سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:01 ب.ظ http://eshghemansaghar.blogfa.com/

سلام دوست عزیز ممنونم که بهم جوابمو زود دادی. من از وقتی که اومدم تبریز کم کم به ترکی علاقه مند شدم راستش برام جالب بود . خیلی از کلماتی که تو فارسی به کار می بریم هم ترکی هستند. راستش من از به کار بردن کلمه آذری زیاد خوشم نمیاد. ممنونم. الان خیلی سرم شلوغه. بعدا مفصل براتون توضیح میدم
خداحافظ

درویش سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:32 ب.ظ http://darvish58.blogfa.com

تنها خاطره خوش دنیای مجازی من
سلام
با همه خاظراتم خدا حافظی می کنم

و متن

دنیا همیشه اینگونه است
و روزه ایش تکراری
این تفکر و دیده انسانی ما است که راه زندگی را هموار می سازد و آینده را روشن
پس خوب بنگر آینده برای تو است
خوشبخت بشی بچه عزیزم

پسر اریایی چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:39 ق.ظ http://kordalivand.blogfa.com

سلام رفیق شفیق و تنهایی من ندا خانوم کجای تو ژس داداش گلت اپ کرده زود بیا با دست پر بیا

عباس چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:51 ق.ظ http://www.topolii.blogfa.com

سلام

فعلا همین

چون یکمی حالم.................

موفق باشی

التماس دعا

ساغر چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:01 ب.ظ http://www.saghar60.blogfa.com

سلام ندای عزیز مثل همیشه عالی بود.
واقعا محتاج یک عدلیم.
عزیز من هم آپم منتظرم

روزبه چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:05 ب.ظ


من در زندگی آموخته ام ... که بهترین کلاس درس دنیا، کلاسی است که زیر پای پیرترین فرد دنیاست آموخته ام ... که وقتی عاشقید، عشق شما در ظاهر نیز نمایان می شود آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم

علی چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:18 ب.ظ http://kianlouei.blogfa.com

سلام.
به روزم و چشم انتظار.

فرید پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:57 ق.ظ http://www.faridnikkar.blogfa.com

سلام ندا جان ممنون که سر زدی و بار دیگر با قدم های گرمت و پر از مهر و محبتت منو خوشحال کردی
موفق باشی

علیرضا پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:53 ق.ظ http://www.taropud.blogfa.com

رفته بودم تا مثل یک کبوتر

باز کنم تو آسمون بال و پر

دیدم که شوقی ندارم به پرواز

ابر حیم زد که خودت رو نباز

عشق باید پا در میونی کنه تا آدم احساس جوونی کنه

رفتم که با شادیا سازش کنم

گلهای گلدون و نوازش کنم

از دل بی حاصل غمگین شدن

تشنه ی دلداری و تسکین شدم

تا زیر لب شکوه رو کردم آغاز

ابر حیم زد که خودت رو نباز

عشق باید پا در میونی کنه تا آدم احساس جوونی کنه

میثم پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:50 ب.ظ http://eshghemansaghar.blogfa.com/

سلام ندا جان
امیدوارم شاد و سر حال باشی
در ضمن من همینجوری به زبان شما علاقه مند نشدم برا خودم دلایل زیادی دارم که اگه بخام بگم خیلی طولانی میشه فقط یکیشو برات میگم تا صد سال قبل ذاز این خاندان من ترک زبان بودن ولی با گذشت صد سال این زبان از بین رفته. حتی هیچ کدوم از پدر و مادرم ترکی بلد نیستن . ولی مرحوم پدر بزرگم می گفت که پدرم ترکی بلد بوده. این خیلی دردناکه خیلی تو ۴ نسل یه زبان از بین بره. من می خام این زبانو دوباره زندش کنم می خام به بچه ای که اگه یه زمانی زبان اجدادیمونو یاد بدم
من تازه شرو کردم و می خام تا آخرشو برم
در ضمن میبخشی اگه دیر به دیر نظر می دم چون حجم درسام خیلی زیادن و سر کار هم می رم خیلی کارام فشرده شدن . همیشه من بهت سر میزنم
موفق باشی
خداحافظ

پسر اریایی پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:04 ب.ظ http://kordalivand.blogfa.com

سلام ندا خانوم
اره دیگه همینطوری دیگه درست حق با خودمه ممنون که اومدی

وحید پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:45 ب.ظ http://bache-poro.blogfa.com

پس تا همیشه با من بمان ، بمان تا تمام آرزوهای من که از تو سرچشمه می گیرد تحقق یابد
و در گذر زمان ، با تو "خوشبختی" اوج گیرد. با تو که معنای عشق را در چشمانت یافتم .
لحظه هایت را با خاطره های پر از عشق وعلاقه در قلب کوچکم جای می دهم.
سلام خوبی وب قشنگی دارین امیدوارم از این هم باحال بشه
همیشه موفق باشی
بازم میام بازم بیا

میثم پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:34 ب.ظ http://eshghemansaghar.blogfa.com/

سلام ندا جان مرسی. خیلی باحاله. الان نیومده باید برم. همین. خوش باشی دوست عزیز. خدا نگهدار

گل یخ پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:47 ب.ظ

من تو را به کسی هدیه می دهم که از من عاشق تر باشد و از من برای تو مهربان تر.
من تو را به کسی هدیه می دهم که صدای تو را از دور،...
در خشم، در مهربانی، در دلتنگی، در خستگی، در هزار همهمه ی دنیا، یکه و تنها بشناسد.
من تو را به کسی هدیه می دهم که راز معصومیت گل مریم و تمام سخاوت های عاشقانه این دل معصوم دریایی را بداند؛
و ترنم دلپذیر هر آهنگ، هر نجوای کوچک، برایش یک خاطره باشد.
او باید از نگاه سبز تو تشخیص بدهد که امروز هوای دلت آفتابی است؛
یا آن دلی که من برایش می میرم، سرد و بارانی است.
ای.... ،ای بهانه ی زنده بودنم؛
من تو را به کسی هدیه می دهم که قلبش بعد از هزار بار دیدن تو، باز هم به دیوانگی و بی پروایی اولین نگاه من بتپد.
همان طور عاشق، همان طور مبهوت و مبهم...
تو را با دنیایی حسرت به او خواهم بخشید؛
ولی آیا او از من عاشق تر و از من برای تو مهربان تر است؟
آیا او بیشتر از من برای تو گریسته است؟؟ نه... هرگز...هرگز

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:47 ب.ظ

سلام دوست عزیز ...
با مطلبی در مورد فساد مجازی ،
غزل پست مدرن و هم شعری تازه به روزم .
من و لیلا هر دو منتظرتانیم ...

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:49 ب.ظ

سلام دوست عزیز ...
با مطلبی در مورد فساد مجازی ،
غزل پست مدرن و هم شعری تازه به روزم .
من و لیلا هر دو منتظرتانیم ...

سید محمد جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:12 ق.ظ http://bochi.blogfa.com

سلام ندا جون
خوبی؟
عزیزم میبینم که لینک منو هم که خذف کردی
ok
من آپم خوشحال میشم سر بزنی
فعلاً
بدرود

سردار شمس آوری جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:22 ق.ظ http://www.sardar1.blogfa.com

سلام دوست عزیز ...
با مطلبی در مورد فساد مجازی ،
غزل پست مدرن و هم شعری تازه به روزم .
من و لیلا هر دو منتظرتانیم ...

الیاس جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:07 ق.ظ http://ensanam_arezoost.mihanblog.com/

سلام
ممنون که بهم سر زدی و به یادم هستی
قدمتون روی چشم
اومدین ما رو خبر کنین
باعث خوشحالی و افتخاره

در پناه حق
یا علی

میثم جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:44 ب.ظ http://eshghemansaghar.blogfa.com/

سلام ندا جان
من هم میلاد حضرت علی (ع) و روز پدر رو تبریک میگم. مخصوصا به پدرتون. موفق باشید. قالبتون هم قشنگه. موفق باشید. خدا نگهدار

میثم جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:10 ب.ظ http://eshghemansaghar.blogfa.com/

سلام ندا جان
دلم می خاد گریه کنم داد بزنم ولی افسوس که نمیشه
من از همه کس و همه چیز گله دارم. من خیلی می ترسم. می ترسم که تو انتخابم اشتباه کرده باشم. من داشتم با تنهایی خودم حال می کردم. خیلی هم از اون وضع راضی بودم. تا اینکه با اون آشنا شدم. از وقتی باهاش آشنا شدم دیگه فکر میکردم هیج غم و غصه ای تو زندگیم ندارم. ولی حالا اونقدر غصه دارم که دارم از غصه می میرم
این فقط خدا که الان می تونه به دادم برسه. من شاید اشتباه کردم. نمی دونم. من که به اون هیچ بدی نکردم. بهش خیانت هم نکردم. ولی بوی خیانت رو احساس می کنم
همیشه بهش گفتم اگه یه روز دیدی که من لیاقتت رو ندارم بهم بگو من میرم و پشت سرم رو هم نگاه نمی کنم. یا می رمو میمیرم یا با خیالت زندگی میکنم. واسه من همین کافیه که تو خوش باشی. ولی منو وسط زمین و هوا نگه داشته. نه میگه برو نه میگه بمون. نمی دونم چی کار کنم. دارم دیونه میشم
ازت ممنون می شم اگه راهنمایی به فکرت می رسه بهم بگی
موفق باشی. خدا نگهدا

Galaxy جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:43 ب.ظ http://www.galaxy66.blogfa.com

جالب بود...!
ندا جان یادت باشه عزیز ...
که اون بالایی هیچ وقت عدالت و زیر پا نمی زاره...!!
مطمئن باش...!

پسر اریایی شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:11 ق.ظ http://kordalivand.blogfa.com

شاید بهتر باشه بگم بزاری این این گرد و خاک تو یه بقچه بگذاری زیاد تغیر ندی خوب
بعد مرسی از اینکه اومدی ژیشم این روز هم به داداش و ژدر و عزیزانت تبریک میگم
امید سایه اونا بالای سرت باشه همیشه قربون شما داداش کوچیکت

عباس شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:13 ق.ظ http://www.topolii.blogfa.com

سلام ندا خانوم خوبی

اول از همه قالب جدید مبارکههههههههههههههههههه
من هم به نوبه خودم میلاد جضرت علی رو به همه پدر ها تبریک میگم .

ممنون که به وبلاگ من سر زدی.

موفق باشی

التماس دعا

مهسا.خ شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:35 ق.ظ http://butterfly.blogfa.com

قالب جدید مبارک.
ممنون که سر می زنی.

علیرضا شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:32 ق.ظ http://www.taropud.blogfa.com

سلام

ممنون

خیلی ماهی

و دیگه ولادت مولا بر همه مبارک برای بابا های گل هم همینطور

خوب دیگه برم برا بابام یه چیزی بخرم تا از خونه نزده بیرون

فعلا

خودم شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:06 ق.ظ

پس این ها همه اسمش زندگی است
دلتنگی ها دل خموشی ها ثانیه ها دقیقه ها
حتی اگر تعدادشان به دو برابر آن رقمی که برایت نوشته ام برسد
ما زنده ایم چون بیداریم
ما زنده ایم چون می خوابیم
و رستگار و سعادتمندیم
زیرا هنوز بر گستره ویرانه های وجودمان پانشینی
برای گنجشک عشق باقی گذاشته ایم
خوشبختیم زیرا هنوز صبح هامان آذین ملکوتی بانگ خروس هاست
سرو ها مبلغین بی منت سر سبزی اند
و شقایق ها پیام آوران آیه های سرخ عطر
و آتش
برگچه های پیاز ترانه های طراوتند
و فکر من
واقعا فکر کن که چه هولناک می شد اگر از میان آواها
بانگ خروس رابر می داشتند
و همین طور ریگ ها
و ماه
و منظومه ها
ما نیز باید دوست بداریم ... آری باید
زیرا دوست داشتن خال با روح ماست

منظومه ها - حسین پناهی

میثم شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:38 ب.ظ http://eshghemansaghar.blogfa.com/

سلام ندا جان منونم ازت. ولی اون حتی حاضر نیست باهام حرف بزنه . خودش به قول خودش منو شناخته و فهمیده کیم. منو یه طرفه تو دادگاه خودش محکوم کرده. نمی دونم شاید داره منو امتحانم می کنه. واقعا هیچی نمی دونم. مخم که یه زمانی خیلی بهش می نازیدم این جا به هیچ دردی نمی خوره. کلا از کار افتاده. انگار هیچ مخی تو کله من نیست. منو همش می زاره سر کار. خیلی وقتا هم میاد . ولی پیش من نمیاد. خودم دیدمش. یعنی یه بار مطمئن شدم که اومده. حالم خیلی بد شد. اصلا اگه نمی خاست باهام حرف بزنه خوب بهم یه نامه یا یه چیزی می داد یا می گفت برو . دیگه نمی خام ببینمت. کاشکی همه اینا یه خواب بودن که با طلوع خورشید زندگی تو صبح تموم می شدن. ولی تمومی ندارن ازت ممنونم بازم موفق باشی خدا حافظ

حضرت عشق --** روزبه **-- شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:29 ب.ظ http://hazrat-eshgh.blogsky.com

س
ل
ا
م
-------
خوبی ندا ؟
این یکی رو باهات موافقم که من دیر کردم !
به به می بینم که نو نوار کردی همه چیزو
قالب رو می گم
اینم از نوع آماده هاشه نه ؟
خوب شده
موفق باشی
فعلا...
------------ یا حق !‌----------

علیرضا شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:17 ب.ظ http://www.taropud.blogfa.com

بــگــــردم

بــگــــردم

بــیـــــا دورت بــگـــردم

بــگــــردم

آی ی ی

بـــگــــردم

بــیـــــا دورت بــگـــردم

غلامرضا یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:38 ق.ظ http://www.vahmesabz.blogfa.com

سلام دوست من
متاسفانه شیطان صفتان در همه جای این کره خاکی در حال رویش هستن و هیچ گریزی نیست . تنها میشه تنها موند و نظاره کرد آنچه بر این مردم میرود....
خدانگهدار

علی یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:45 ق.ظ http://kianlouei.blogfa.com

سلام.
قالب نو مبارک.
مرسی سر زدی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد