چند شب پیش وقتی قرص ماه کامل بود بی اراده رفتم بیرون تا زیر نورمهتاب
قدم بزنم نمیدونم یه دفعه چی شد که متوجه سایم شدم دلم لرزید تا حالا
این شکلی دقیق نشده بودم. این منم؟؟ خدای من دیگه اون ندا کوچولوی
همیشه نبودم بزرگ شدم . وقتی جلوی آینه می ایستادم متوجه این موضوع
نبودم ولی امشب فرق داشت دیدم فاصلۀ زیادی با گذشتم دارم نمیدونم یعنی
بزرگ شدم ؟؟ دلم گرفت اصلا خوشحال نشدم نمی خوام تو دنیایی پا بذارم
که فاصلۀ زیادی با صداقت و شیطنت و پاکی بچه ها داره. آدم بزرگا هیچ تعهدی
نسبت به کارهاشون حرفاشون حتی قسم هایی که می خورن ندارن ولی دوران
کودکی آخ که چقدر شیرینه . کاش می شد به عقب برگشت ولی حیف فکر کنم بتونم
مثل بزرگترها زندگی کنم ولی مثل اونا فکر نکنم آخه صداقت و پاکی رو
بیشتر از هر چیزی تو این دنیا دوست دارم .
از این به بعد هر وقت سایۀ خودم دیدم دیگه نمی ترسم مصمم و با اراده به روی
فردا لبخند می زنم . راستی شعر سوم دبستانمون که یادتونه:
بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا
زندگانی خواه تیره خواه روشن
هست زیبا هست زیبا هست زیبا
سلامم
خووبی؟؟
ممنون که بهم سر زدی
راستی اومدم بهت بگم که آپ کردم
خوشحال میشم نظرتو در مورد وبلگم بدوونم
زوووووود بیا منتظرتم
هر وقت اپ کردی خبرم کن
ممنونم
خووش باشی یا حق
سلام ندا آفرین خیلی احساس خوبی داری و خوب می تونی احساساتو بیان کنی
به قول اون نویسنده ی معروف:گذشته که گذشته آینده هم که هنوز نیومده پس در حال باش
***گذشته را در آغوش بگیر و به فردا بیندیش ولی در حال زندگی کن***
سلام ندا جان
جالبه بدونی من اولین باره که تویه یه وبلاگ نظر می دم.
چون احساس می کنم با وبلاگت ارتباط برقرار می کنم .
من به احساساته پاکت احترام می ذارم و قلم زیبات رو دوست دارم هر چند که تازه باهات آشنا شدم.
و اما نظر من . . .
درمورد دنیای آدم بزرگا باهات موافقم ولی من اعتقاد دارم خداوند کودکان رو آفریده تا تو همیشه و هر جا ببینی که چه بودی و بتونی مسیر خودت رو کنترل کنی . درست مثل مرگ که همیشه بتو گوش زد می کنه که تو جاودانه نیستی و بدون وظیفه انسان در روی کره خاکی اینه که همیشه کودک باشه و هر چه تو بزرگتر می شه این رسالت سختتر میشه.
همیشه کودک باشی ندای زیبا . راستی که تو ندای پروردگاری
شاد و سربلند باشی
در پناه حق
یاعلی
سلام عزیزم
مرسی که بهم سر زدی
ممنونم
بازم منتظرتم
بای
سلام وبلاگت خیلی قشنگه.لطفا به وبلاگ من هم سر بزن و نظرت رو بگو.اگه با تبادل لینک موافقی بنویس
دلم از فراق خون شد چه گویم از جدایی
نظری به من نداری به طریق آشنایی
همه شب به یاد رویت بفشانم اشک حسرت
به امید آن که آبی به برم به دل ربایی
من بی تو را چه سازم؟که چنین اسیر یارم
نه رها کنی ز بندم نه کشی ز بینوایی
سلام ندا جان عالی بود عزیزم مرسی که بمن سر زدی موفق باشی
سلام خوبی؟خیلی عالی بود ..ولی زندگی چه دوران بچگی چه دوران بعدش قشنگه ...درسته شاید ضد خال زیاد بزنه و از دست کار مردم شاخ در بیاریم ولی همش خاطره است میگذره ....
ما بازم آپیم سر بزن یادتنره ...زاستی ب اتبادل لینک موافقی؟
salam azizam
khili sakhte ke bekhai begi kodomesh behtare
mishe goft har kodom shirinihaye khase be khodesho dare
pas mishe in shiriniharo baham be kar gereft
yani bozorg bashi o mesle dorane bachegit
az bishtare narahatia sari begzario onaro faramosh koni
albate hameye chiza na bishtare chiza......
movafagh bash azizam
بسم رب علی
بسیار جالب و زیبا مینویسی......من که لذت بردم
یا حق
سلام ندا جان چه جالب نوشتی منم آپ کردم خوشحال میشم بیای
منتظرتم تا بعد
_________***__*_**** ___________
____________**__**_____* __________
___________***_*__*_____* _________
__________****_____**___****** ____
_________*****______**_*______** __
________*****_______**________*_**
________*****_______*_______* _____
________******_____*_______* ______
_________******____*______* _______
__________********_______* ________
__***_________**______** __________
*******__________** _______________
_*******_________* ________________
__******_________*_* ______________
___***___*_______** _______________
___________*_____*__* _____________
_______****_*___* _________________
_____******__*_** _________________
____*******___** __________________
____*****______* __________________
____**_________* __________________
_____*_________* __________________
_____________*_* __________________
______________** __________________
______________* __________________
سلام (SEND TO ALL)
باز باران با ترانه
با گهر های فراوان
میخورد بر بام خانه
...
باران برای آخرین بار بارید
ندانم قدر ندانم قدر ندانم
وجودم سنگ شده است ، سنگین است
نمی دانم طلسم است یا عذابم ؟
شوم روزی پشیمان می دانم خدایا !
گناهی کرده ام آیا خدا جان ؟
عذابم می کنی ؟ قلبم سیاه است ؟
خودت شاهد که آزارم تا امروز
به آزرده ترین خلقت نیامد!
چرا سخت کرده ای روزگارم ؟
خودم کردم که لعنت بر خودم باد
ضعیفم ، کوچکم ، کرده ام را ،
به تقصیر تو می اندازم خدایا !
بزرگا چند وقتی بود نبودی
به دنبالت نمی گشتم در آن وقت
ضعیفم ، کوچکم ، فکر می کردم ،
جدا از تو هم می توانم خدایا !
کنون خواهشی دارم به رویت
بله ، اکنون نیازمندم به لطفت !
اگر اینطور زمانه سخت نگیرد
چگونه باز می یافتمت خدایا ؟
به این لحظه قسم به اعترافم ،
به این ساعت شب و اشک زلالم،
نگاهی کن به این آشفته دل تو
دلم را به رویش باز کن ، خدایا !
سلام خوبی ؟
اومدم یه چیزی بگم از طرف یه دوست اگه بزرگ شدی اگه زندگی برات معنی داره اگه می تونی انتخاب کنی بدون باید واقع بین باشی اگه قولی دادی به قولت عمل کن چون مدعی شدی عاشقه صداقتی
موفق باشی و عاشق
از دوست داشتن
امشب از آسمان دیده تو
روی شعرم ستاره میبارد
در سکوت سپید کاغذها
پنجه هایم جرقه میکارد
شعر دیوانه تب آلودم
شرمگین از شیار خواهشها
پیکرش را دوباره می سوزد
عطش جاودان آتشها
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
از سیاهی چرا حذر کردن
شب پر از قطره های الماس است
آنچه از شب به جای می ماند
عطر سکر آور گل یاس است
آه بگذار گم شوم در تو
کس نیابد ز من نشانه من
روح سوزان آه مرطوب من
بوزد بر تن ترانه من
آه بگذار زین دریچه باز
خفته در پرنیان رویا ها
با پر روشنی سفر گیرم
بگذرم از حصار دنیاها
دانی از زندگی چه میخواهم
من تو باشم ‚ تو ‚ پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو بار دیگر تو
آنچه در من نهفته دریاییست
کی توان نهفتنم باشد
با تو زین سهمگین طوفانی
کاش یارای گفتنم باشد
بس که لبریزم از تو می خواهم
بدوم در میان صحراها
سر بکوبم به سنگ کوهستان
تن بکوبم به موج دریا ها
بس که لبریزم از تو می خواهم
چون غباری ز خود فرو ریزم
زیر پای تو سر نهم آرام
به سبک سایه تو آویزم
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه نا پیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
سلام من اپ کردم ممنون میشم سر بزنین بای
سلام
جالب بود امیدوارم همیشه دفتر زندگی ات پر از خوشحالی و شادی باشد !
به ما هم سر بزن
بای
تا وقتی بچه ایم دوست داریم بزرگ شیم..اما وقتی بزرگ میشیم.....................
این قانون طبیعته
خوبه
سلام
زندگی شهد گل است زنبور زمان میخوردش انچه میماند بر جا عسل خاطره هاست
موفق باشی راستی دنیای ادم بزرگا بدنیست فقط باید با خودت روراست باشی وصادق
سلام وبلاگ زیبایی داری سری بزن
یاس های سپید
هر بامدادگاه
با یاد روی تو
گلهای یاس را
پرواز می دهم
به شهر فرشتگان
تو یک فرشته ای
که تنا میان جمع
افتاده ای به بند
تنهایی ترا
دیشب کبوتری
از پشت شیشه های اتاق محقرم
فریاد کرد و رفت
ای دستهای تو سرشار از خدا
ای چشمهای تو لبریز رنجها
برخیز و بال خویش
بگشای سوی عشق
که در آن دیار پاک
یک خسته دگر در انتظار توست
--------------------------------
سلام ندا جان
ببخش که دیر اومدم .
همیشه ممنون هستم از لطف بی پایانت
متن زیبات رو خوندم .
موفق باشی عزیز