حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

حقیقت آدمی...


آدمها خشکند ؛  حقایق تلخند ؛  رویاها شوکران !
جوی های روان تنگ اند و درختان قطور ضعیف!
خورشید گرم است و سوزان؛ ماه بی خیال و فروزان !
 من می دانم . تو هم می دانی ؛؛ همه می دانند ؛؛روزگار عجیبی است !
و من به دور از هیاهوی آدمک های دل خوش؛؛ همچنان در خود فرو می روم.
هر چه بیشتر در میانشان می زیم دورتر می شوم و غربیه تر !
آری ؛ معصومیت کودکیهایم گم شده است
 طفلکم راست میگفت که....
میچکد؛اشک هایم
به روی ِ پلک های معطر گلدان
نه تو می فهمی ؛ نه آسمان ؛ نه باران
و من نفهمیدم  چه تلخ .


 

نظرات 43 + ارسال نظر
ارسلان سه‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 06:09 ب.ظ

دوباره زمان بد قولی کرد تا قلم خیس شود و توان نوشتن نیابد
نوشته هات خوبه ولی نه به زشتی بد
پاینده باشی چون نسیم
بدرود

گل یخ سه‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 06:32 ب.ظ

اما باز هم تو ای حریم پاک و بی آ لا‌یشم!
می خواهم ترکت کنم و هیچ گاه به سوی صفحه های قلم خورده ای که خود بر رویت حک کردم ، باز نگردم .
شاید اینگونه مجبور نباشی دستهای سفیدت را به زیر چکه های دلتنگی ام بگیری
و له شوی و گیسوانم را بر تن لطیفت احساس کنی.

و......
به احترام اشک هایی
که بر گونه هایم
خشک گردید
به احترام بغض هایی
که فرصت باریدن پیدا نکردند
و به احترام
زیبا ترین هدیه خداوند ( عشق )
سکوتی می کنم
به سنگینی فریاد

محمد سه‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:02 ب.ظ http://www.arezoobarani.mihanblog.com

سلام ابجی
خوبی عزیز
ممنون که خبرم کردی
اپت عالی بود
ولی چرا غم
دوباره واژه سفر را در قاب تنهایی اتاق خاتراتم میخکوب میکنم
سرزمین خشک خاطره یخ زده و فرسوده شده
زندگیم بوی غربت و بی قراری گرفته
رفاقتها پوچ وتو خالیست
وحال کوچ کردن تبلور زندگیست
باید رفت و
به اندازه تمام تنهایی ها
فریاد را
در آغوش کشید
ولی به یک امید زنده هستم
و ان را در فرداها جستجو می کنم
اپ کردم منتظرم باز همراهی ام کن
با امید به فرداها
نظرتو در مورد اپم نگفتی که
(اپ کردی خبر کن)

ساغر سه‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:11 ب.ظ http://www.saghar60.blogfa.com

ستاره گم شد و خورشید سر زد
پرستویی به بام خانه پر زد
در آن صبحم ثفای آرزویی
شب اندیشه را رنگ سحر زد
پرستو باشیم و از دام این خاک
گشایم پر به سوی بام افلاک
ز چشم انداز بی پایان گردون
در آویزم به دنیایی طربناک
پرستو باشم و از بام هستی
بخوانم نغمه های شوق و مستی
سرودی سر کنم با خاطری شاد
سرود عشق و ‌آزادی پرستی
پرستو باشم از بامی به بامی
صفای صبح را گویم سلامی
بهاران را برم هر جا نویدی
جوانان را دهم هر سو پیامی
تو هم روزی اگر پرسی ز حالم
لب بامت ز حال دل بنالم
وگر پروا کنم بر من نگیری
که می ترسم زنی سنگی به بالم

ساغر سه‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:17 ب.ظ http://www.saghar60.blogfa.com

باز پاییز است



باز این دل از غم دیرینه لبریز است



باز می لرزد به خود سر شاخه های بید سرگردان



باز می ریزد فرو بر چهره ام باران



باز رنجورم



خداوندا پریشانم



باز می بینم که بی تابانه گریانم



باز پاییز است



باز این دنیا غم انگیز است



باز پاییز است وهنگام جدایی ها



باز پاییز است ومرگ آشنایی ها

ساغر سه‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:19 ب.ظ http://www.saghar60.blogfa.com

کاش دیواری نبود

حرف، بن بستی نداشت

جای پای زندگی هموار بود

یک نسیم بر سبزه زاران می وزید

جویباران جاری احساس بود

شرم از بالا به پایین می رسید

شور و شوق زیستن پایان نداشت

کاش در سینه بجز پاکی نبود

بغض می گریم، ولی شادم هنوز

ماتم مردن چرا باید کشید

با امید اینک بیا باور کنیم

کاش طرز، زیستن پیدا کنیم

قاتل دل خسته چهارشنبه 9 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:49 ق.ظ http://www.jazireyeashk.blogfa.com

یه روزی کر میکنه این صدا گوش فلکو...

مرگ پروانه سیا پوش میکنه قاصدکو....


اگه ماهی رو تو خاکم بشه جست

آخه آبو مگه میشه دیگه شست؟؟؟؟

ساغر چهارشنبه 9 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:55 ب.ظ http://www.saghar60.blogfa.com

سلام ندایی کجایی؟؟؟؟؟؟؟
دلم گرفته خیلی بد جوری
خدایا تو را به خاطر سه چیز سپاس گزارم:

دادن هایت

ندادن هایت

گرفتن هایت

دادن هایت را نعمت

ندادن هایت را رحمت

گرفتن هایت را حکمت

علی آقا چهارشنبه 9 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:20 ب.ظ http://www.taropud.blogfa.com

سلام

با عرض پوزش

باید بگویم همه ی نوشته هایت نادرستند

می دونی چرا

چون انسانهایی هستند و اشرف ناز و زیبا و قشنگ

چون انسانهایی هستند که می مانند همان گونه خود دوست دارند

اشخاصی هستند که گلند

کودکند در هر سنینی که باشند

با طراوتند در هر منجلابی که باشند

و مملوء از هر چه در وجودشان است

پس وجودت را نظاره کن

همان گونه که هستی همان گونه هم قضاوت می کنی ؟

امیدوارم نباشی

و

من فکر کنم تو این بار آب و تابش و بیشتر کردی

نه؟

و این را به ذهن بسپار

برو به کار خود ای دوست این چه فریادست

مرا فـتاد دل از ره تو را چه افتادسـت

میان او کـه خدا آفریده اسـت از هیچ

دقیقه‌ایست که هیچ آفریده نگشادست


****((علیرضای قدیم))****

بچه چهارشنبه 9 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:45 ب.ظ http://donbaleyevagera.blogfa.com

سلام
چطوری ؟؟؟؟؟/

من هم نفهمیدم
ولی دیگر کارمان از تلخی گذشته .......

کاش تلخ بود

دیگر تحملم تمام است .....

.
..

مرجان چهارشنبه 9 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:06 ب.ظ http://myn.blogsky.com

سلام ندایی ندا جونم :)

حقایق که تلخ هستن خیلی هم تلخ ولی اینکه آدمها خشک باشن نسبیه مطلق نیست :| یعنی چی حالا ؟ والا نیدونه ((=

ببین ندا ! من میام تو وبلاگت دچار خود کم بینی میشم آخه همه دوستات شاعرن و شعرهای ملنگ پلنگ برات مینیوینیسن :دی

خودت خوبی ؟

جعفر واعظی « آزاد» پنج‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:22 ق.ظ http://sayeh7.blogfa.com/

سلام ندای خوب !
خوبی عزیز ؟
مثل همیشه زیبا نوشتی و عمیق . خوندم و خوندمت . نمی دونم چرا غمگینی و نمی دونم چیکار بکنم . فقط می تونم برات دعا کنم تا دل مهربونت آروم بگیره .
مواظب خودت باش مهربون .
یا علی

جعفر واعظی « آزاد» پنج‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:23 ق.ظ http://sayeh7.blogfa.com/

قیصر هم موندگار شد

پارسا پنج‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:00 ق.ظ http://parsa-divoone.blogsky.com

سلام من آپم یه سری بزن.
به Email تم یه سر بزن قبول کنی خوشحال میشم.

شما پنج‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:08 ق.ظ http://aga-mohsen.blogfa.

در این زمانه رسوا
امکان گزینشی نیست آدمی را
مگر ستمگری،خیانت پیشگی یا به زندان بودن و له کردن عواطف آدمی
و نه انتخابی دیگر و چه زجر اور است چنین زیستنی



پیروز

سلی پنج‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:53 ب.ظ

سلام ندا جونم...
ببخش که سر سنگیمک یه کم....
اعصابم به هم ریجته...
تا بعد...

یه رهگذر پنج‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:21 ب.ظ


کودکی ها
به خانه می رفت
با کیف
و با کلاهی که بر هوا بود
چیزی دزدیدی ؟
مادرش پرسید
دعوا کردی باز؟
پدرش گفت
و برادرش کیفش را زیر و رو می کرد
به دنبال آن چیز
که در دل پنهان کرده بود
تنها مادربزرگش دید
گل سرخی را در دست فشرده کتاب هندسه اش
و خندیده بود

فرید پنج‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:23 ب.ظ http://www.golhayekaghazi.blogfa.com/

گفتم بهار
خنده زد و گفت
ای دریغ
دیگر بهار رفته نمی اید
گفتم پرنده ؟
گفت اینجال پرنده نیست
اینجا گلی که باز کند لب به خنده نیست
گفتم
درون چشم تو دیگر ؟
گفت دیگر نشان ز باده مستی دهنده نیست
اینجا به جز سکوت سکوتی گزنده نیست

م.ص پنج‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 06:27 ب.ظ http://melirah.blogfa.com

سلام
بسیار جالب و با احساس بود . از بذل محبت شما سپاسگزارم .بازم فرصت شد به وبم سر بزنید .

.. کیست یوسف آن دل حق جوی تو --- چون اسیری مانده اندر کوی تو

همواره سبز وتندرست

پارسا جمعه 11 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 01:17 ق.ظ http://parsa-divoone.blogsky.com

سلام میلم نرسید بهت؟!
دعوت نامه فرستاده بودم برات.
اگه رسید خبرم کن.

ساغر جمعه 11 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 05:53 ب.ظ http://www.saghar60.blogfa.com

دلم گرفته
دلم عجیب گرفته
دلم برای هوای آرامش کودکی
برای چاردیواری چادر مادر
برای گریه بر زانوی آخرین پناه جهان گرفته
کجایی ای هوای آرامش

ندا جان منتظرتم .آپ کردم

نگاه عشق جمعه 11 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:58 ب.ظ http://www.negahe-eshgh.blogfa.com

بی سلام بی خداحافظی میان این و آن یک کلام آن اینکه........
امیدوارم حالت خوب باشه . اومدم تا اینکه ازت تشکر کنم که به وبلاگم سر می زنی و تنهام نمی ذاری . فقط یک چیز... چون من نمی تونم به همه دوستانم که آپدیت می کنند سر بزنم ازت می خوام که هر وقت آپدیت کردی زحمت بکشی و خبرم کنی و اگه قابل بودم بتونم به دوست عزیزی مثل شما سر بزنم .
در ضمن آپ کردم اگه تونستی و سر زدی خیلی خوشحال می شم.
یا حق

امیر جمعه 11 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:09 ب.ظ http://www.loloknat.blogfa.com

دلمان خوش است که می نویسیم و دیگران می خوانند

و عده ای می گویند :

آه چه زیبا!!!!



بعضی اشک می ریزند و بعضی می خندند

دلمان خوش است به لذتهای کوتاه

به دروغهایی که از راست بودن قشنگ ترند

به اینکه کسی برایمان دل بسوزاند یا عاشقمان شود !!!!!


.
.
.
.
.
باید گذاشت و گذشت


خیلی منتظرم ندا

امیر جمعه 11 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:09 ب.ظ

امیر جمعه 11 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:11 ب.ظ http://www.loloknat.blogfa.com

راستی ندا آهنگ وبلاگت واقعا قشنگه
اگه دلت اومد آهنگشو به کسی قرض بدی من خوشحال میشم اون یه نفر باشم
برات میلمو گذاشتم .
خوشحالم کنی ممنونت میشم
تا دوباره ...
منتظرم

حسین شنبه 12 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:59 ق.ظ http://hoseinsia.blogfa.com

سلام عزیزم

خیلی ممنون که سر زدی .

ببینم اون بنده خدا جرمش چیه میخوای خفش کنی .

همون عکس رو میگم .

دوستار شما حسین

تلخ وش شنبه 12 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:03 ق.ظ

سلام

زیبا بود .

بدرود

ماهک شنبه 12 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:33 ب.ظ http://baroon77.blogfa.com

سلام ندا جان .ببخشید یه چند وقت نتوستو بیام وبلاگت.شرمنده۰. عکسی که تو این پست گذاشتی عالیه.

مصطفی شنبه 12 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 05:00 ب.ظ http://bani.blogfa.com

سلام
از اینکه خیلی دیر اومدم شرمنده هستم گرفتار یک کاری بودم

روزگاز غریبی است
قلبهاسیاه ، چشمها خشک ، اشکی در کار نیست

که بشوید دل را

اشکهایت چو شبنم ، نشسته بر گلبرگ نگاه ، شمعدانی

آری شمعدانی به تو خواهد گفت که ماه بی خیال نیست بلکه

صبور است .

و نسیم نگران است تا برساند پیام را

صبور باش ، موفق باشی

یا حق

امین شنبه 12 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 05:22 ب.ظ http://abonan.persianblog.ir

سلام
وب خیلی قشنگی دارید . تبریک میگم .

سیزین سایتینیز چوخ گوزلدی .
تبریکلر . تشکور ادیروم .
بیزیمده وبیمیزه باش ویرون .

علیرضا رحمان طلب یکشنبه 13 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 01:44 ق.ظ http://www.rahmantalab.persianblog.ir/

سخن هایت سخن ها دارد با ما گنگان!

ازرائیل یکشنبه 13 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 01:26 ب.ظ http://www.marge-dobare.persianblog.ir

وبلاگ بسیار جالبی داری منو تحته تاثیر گذاشت لطفا به ولاگ من یه سری بزنید نظرتون منو وشحال می کنه

meysam koochooloo یکشنبه 13 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:11 ب.ظ

salam neda joon
alan kheili vaghte ke nayoomadam be weblaget
koli moshkel dashtam ye modat halam bad bood ye modat darsa ke alanam hastan
shayad bavar nakoni vali alan chand
rooze ke aslan nemiam net
hafte badam koli emtehan daram postam kandast kholase
rasty az inke ba horoofe latin vasat nazar midam mazerat mikham akhe in com font farsy nadare vase hamine mibakhshi kholase

matlabe jadideto khoonadam
booye nefrat mide
booye kine mide va shayad ham naomid shodan
nemidoonam
be ghole ye doost har kasy vase khodesh ye bardashty dare
alan kheili vaghte ke az neveshte haye hichkas booye eshgho ehsas nemikonam
nemidoonam chera
khosh bashi neda jan
bebakhshid ke in hame ver zadam
khoda hafez

meysam koochooloo یکشنبه 13 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:16 ب.ظ

تو ای ساغر هستی
به کامم ننشستی
ندانم که چه بودی
ندانم که چه هستی

در بزم من شکسته ای
در کام او نشسته ای
نوشی تو بر سنگین دلان
زهری به کام خستگان

من همان اشک سرد آسمانم
نقش دردی به دیوار زمانم
بی سرانجام و بی نام و نشانم
چون غباری به جا از کاروانم


تنها ترین تنها
منم
سر گشته و رسوا منم


آه ای فلک ای آسمان
تا کی ستم بر عاشقان
بشنو تو فریاد مرا
آه ای خدای مهربان

عشق تو خوابی بود و بس
نقش سرابی بود و بس
این آمدن این رفتنم
رنج و عذابی بود و بس

ای فلک بازی چرخ تو نازم
بی گمان آمدم تا که ببازم
ای دریغا که شد چشم سیاهی
قبله گاه منو روی نمازم

اوای عشق دوشنبه 14 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:52 ق.ظ http://emperator-s.blogfa.com

از جدا شدن نوشتی روتن زخمی هر برگ
گریه کردم و نوشتم نازنینم یا تو یا مرگ
به تو گفتم باورم کن میون این همه دیوار
تو با خندی نوشتی هم قفس خدا نگهدار
سلام:
امیدوارم حال شما خوب باشه .من با پست دو بیعتی لبخند آپ شدم دوستت دارم این پستم بخونی ونظر تون بگی تا بعد یاحق

پارسا دوشنبه 14 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:54 ق.ظ http://parsa-divoone.blogsky.com

سلام ندا جون من آپم.
این دعوت نامه نرسید؟!

علیرضا رحمان طلب دوشنبه 14 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:49 ب.ظ http://www.rahmantalab.persianblog.ir/

سلام
بدون اغراق نوشته هایتان نسبت سن تان فوق العاده است.
من نمی دانم چراباید بیوگرافی مان را از دوستانمان پنهان بداریم. دلیل این موضوع را نمی دانم. اگر شما می دانید به من هم بگید. به هر حال از لطف شما دوست عزیز ممنونم.

ساقی دوشنبه 14 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:31 ب.ظ http://www.sagi62.blogfa.com

سلاممممممممم بامرام
خوبی
واقعا شرمندم.ببخشید نمیدونی این ساغر مخ من قاطی کرده با این نوشته هاش تو وبش.بازم ببخش حق با شماست تسلیم.

محید دوشنبه 14 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:58 ب.ظ http://darvish58

سلام بچه
چرا همتون دنبال بچگتون می گردین
یکم بزرگ بشین ببین چه حالی میده

گل یخ سه‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:57 ب.ظ

من کنون خالیم از سبزی دشت
از هیاهوی امید
از حلاوت،از هر آنچه به رنگ صدف دریاهاست
از صدای پای شاد آمدن
از نگاه نرم چشمی که پر از رویاهاست...
من کنون خالی ترین جام دنیایم را
می فشارم در دست...
بی امید روزنه
بر دل دیوار تار روبرو:دیوار دل،بیرنگ و دور
بی نصیب از یک صدا
پر شده از آن نهایت خالی یک جستجو...
باز خودم می گویم:باز هم جرات پروازی هست؟
باز هم عشقی هست؟...

پارسا سه‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:03 ب.ظ http://parsa-divoone.blogsky.com

سلام.
ممنونم که دعوتنامه ی منو قبول کردی .

ناهید شنبه 26 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:39 ب.ظ

سلام طلا . خوشم اومد.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:22 ق.ظ http://hoseinjoonjoony.blogfa.com

مگر عشق واژه تنهایی نیست ؟ مگر عشق درک غربت نیست؟

مگر عشق در گوشه ای تنها نشستن نیست ؟

مگر عشق در کالبد دیوانگی نیست؟ مگر عشق لال شدن نیست؟

مگر عشق به درون خود ریختن نیست؟ مگر عشق گرداب اتش نیست؟

حیران مانده ام از این عشق مگر چیست که برایش می توان از جان گذشت

ای زیبا پسند که عشق را زیبا پسندیدی ،عشق را کجا باید جست؟

در کوچه سار شب یا در گام های افتاب در دیدار یاور کلام هر کجا که هست

آن را خواهم جست : بین رویاهای هرشب جستجویت می کنم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد