حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

حکایت های من...

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

پیشوار عید ؛شاید زود ولی... باید

 

 

آری زمستان ،بهاری شدن را باور کرد،
چرا که نقشبند قضا ، در درون شکوفه ی جانش خزیده
.طبیعت شرح  حال سوختن شمع است و چرخیدن پروانه گرد آن که چه عاشقانه میسوزد
زمستان شتابان ، راه معرفت را به عاشقان به ودیعه نهاد
.تا پرگار ایام نقطه ای برای بهانه ها بیابد و دائم بچرخد دایره وار
و این چرخش چه پر رمز و راز است و چه حکایت ها به دنبال.
و من حکایت نویسی گمگشته و حیران در این وادی
نمیدانم چه بگویم ؛چه بنویسم ؛ تا قطره ای باشد در مقابل دریا.
 فقط دست به دامان کسی میشوم که این گردونه دوار را چرخاند و چرخیدیم
 دیدیم و دیدی ولی افسوس که" ندیدم و ندیدی "آنچه باید  میدیدیم
تحویل امسال عهدی میبندم با  خودم تا اگر عمری باشد و توفیقی ببینم آنچه را که باید
برای همگی از درگاه حق توفیقی خواستارم روح افزا و ماندنی
باشد فراموشتان هم نشوم . همین

 

 

سالتان باد به صد سال فرحبخش قرین

 

نظرات 79 + ارسال نظر
میثم دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 02:19 ب.ظ http://eshghemansaghar.blogfa.com

سلام ندا جان
نمیدونم چرا ولی خیلی دلتنگم
ممنونم که اومدی
خوش باشی
خدا حافظ

۩۞۩.*•.سید محمد.•*.۩۞۩ دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 05:38 ب.ظ http://bochi.blogfa.com

نو بهارست در آن کوش که خوشدل باشی

که بسی گل بدمت ، باز تو در گل باشی

^^^^^^^^^^^################^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^#####################^^^^^^^^^^
^^^^^^######^^^^^^^^^^^^^######^^^^^^^^
^^^^^#####^^^^^^^^^^^^^^^^^######^^^^^^
^^^^####^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^#####^^^^^
^^^####^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^#####^^^^
^^####^^^^^####^^^^^^^^^###^^^^^###^^^^
^^###^^^^^######^^^^^^^###^^^^^^####^^^
^####^^^^^######^^^^^^###^^^^^^^^###^^^
^###^^^^^^^####^^^^^^###^^^^^^^^^####^^
^###^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^###^^
^###^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^###^^
^###^^^^##^^^^^^^^^^^^^^^^^##^^^^^###^^
^###^^^^###^^^^^^^^^^^^^^^^##^^^^####^^
^####^^^^###^^^^^^^^^^^^^^###^^^^###^^^
^^###^^^^####^^^^^^^^^^^####^^^^####^^^
^^####^^^^#####^^^^^^^#####^^^^^###^^^^
^^^####^^^^###############^^^^#####^^^^
^^^^####^^^^^###########^^^^^#####^^^^^
^^^^^#####^^^^^^^^^^^^^^^^^######^^^^^^
^^^^^^#########################^^^^^^^^
^^^^^^^^#####################^^^^^^^^^
من آپم
خوشحال میشم بیای

نگاه عشق(یک بدشانس) دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:18 ب.ظ http://www.negahe-eshgh.blogfa.com

سلام دوست عزیز
بابت تبریکت ازت ممنونم.
خدا رو شکر حداقل زمستان ؛ بهاری شدن را باور کرد . ولی هنوز ما باورش نکدیم و توی خواب زمستونیمون سیر می کنیم.
بگذریم...
پیشاپیش سال 87 رو خدمت شما و خانواده محترمت تبریک عرض می کنم .
یا حق

پرستوی مهاجر سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:19 ق.ظ http://www.parastto-mohajer.blogfa.com

اول از شما پوزش می خوام که یه چند مدته به علت مشغله ی کاری ومشکلات سر نزدم
و بعد...
پیشاپیش عید سعید باستانی را به شما دوست عزیز تبریک می گم.
سایه ی اهورا،
سلام عشق،
سعادت روح،
سلامت تن،
سرمستی بهار،
سکوت دعا و
سرور جاودان، هفت سین آریاییست پیشکش شما...
نوروز پیروز
آپ کردم به کلبه ی پرستوی مهاجر بیاید خوشحال می شم

غزل سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 04:37 ب.ظ http://2972.blogfa.com

سلام دوست عزیز
ممنون از حضورتون در وبلاگم
امیدوارم سال جدید سالی پر از موفقیت و سلامتی برای شما و همه ایرانیها باشه
پاینده باشید
بدرود[گل]

عاشقان نوروز سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:21 ب.ظ http://norouz.blogfa.com

سلام

دوست عزیز خوبید ؟ موفق باشی .

وبلاگ نوروز تنها وبلاگ اختصاصی در مورد نوروز در بلاگفا می باشد که توسط گروه عاشقان ایجاد شده بود ، آپ شد .

منتظر دیدار و بیان نظرات و خاطرات شما هستیم .

توجه توجه توجه

وبلاگ نوروز ، وبلاگ اختصاصی گروه عاشقان در بلاگفا در مورد نوروز این آیین کهن ایرانی آمادگی دارد تا در صورت تمایل دوستان ، مطالب نوروزی وبلاگ شان را با ذکر نام وبلاگشان منتشر کند ، لذا از تمامی دوستان خواهشمندیم ما را در این مسیر همراهی کنند ، در ضمن خاطرات نوروزی را برای ما بفرستید تا با نام خودتان در وبلاگ نوروز به ثبت برسانیم .

ماهک سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:24 ب.ظ

از سوسک می ترسیم................از له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمیترسیم
از عنکبوت میترسیم................از اینکه تمام زندگیمون نار عنکبوت ببنده نمی ترسیم
از خوب سرخ نشدن سبزی قورمه سبزی میترسیم................از سرخ شدن ادما از خجالت نمیترسیم از
سرما خوردگی میترسیم................از سرخورده کردن دوستامون نمیترسیم
از شکستن لیوان میترسیم................از شکستن دل ادما نمیترسیم
از اینکه بهمون خیانت کنند میترسیم................از خیانت به دیگران نمیترسیم
از کم بودن آجیل شب عید و یا سین های هفت سین و مطابق مد نبودن کفش و لباس و غیره میترسیم ......... از اینکه ممکنه کسی تو این روزها اصلا یک پشیز هم برای برای عید در جیب نداشته باشه نمیترسیم
نورزو باید مبارک باشه ولی شاید برای کسی در همین نزدیکها مبارک نباشه غرق شدیم و گرداب بخود اندیشیدن ما رو از تفکر نسبت به دیگران بازداشته ... غرقه ایم در رزوها و در خودها
عید نوروز باید سال نو بشه ؟؟؟ یا آدمها هم باید تفکر نو پیدا کنند ....!؟
چند نفر در همین نزدیکی هستند که دستانشان نورزو می طلبد و گرمی میجوید ... خوب نگاه کنیم میبینیم .

ماهک سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:25 ب.ظ http://baroon77.blogfa.com

ماهک سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:26 ب.ظ http://baroon77.blogfa.com

سال نو مبارک.به امید روزای خوش براتون[گل

عــــــرفان سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:55 ب.ظ http://liveloveme.blogfa.com

کاغذ ندارم، سفیدی اما هست و قلمی و د ستی ، حرفهایم گفتنی نیست ....

عطر نرگس، رقص باد

نغمه شوق پرستوهای شاد

خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک می رسد اینک بهار

خوش به حال روزگار

همیشه سلام ...

با تشکر و سپاس فراوان

....... عـــــــرفان .......


صمد سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:03 ب.ظ http://cnclick.blogfa.com

عمر گران میگذرد خواهی نخواهی........سعی بر آن تند نرود روو به تباهی

امروز عید است

عید نوروز است

هر چند نو است

ولی مثل دیروز است

وقتی سال تحویل میشه چشماتو ببند به چیزه خاصی فکر نکن یه بسم الله بگو و از خدا بخواه:

خدایا این سال هم تموم شد رفت خیلی ازت تشکر میکنم سالی هم که دارم شروع میکنم به خودت توکل میکنم

یک شاخه رز سپید تقدیم تو باد
رقصیدن شاخ بید تقدیم تو باد

تنها دل ساده ایست داریی ما !
آن هم شب عید تقدیم تو باد


یه چند تا هم من دعا میکنم شما بگین آمین:

خدایا بچه هایی که چشماشون به دره تا واسشون عیدی بیاد ولی هیچ سالی عیدی نگرفتن عیدی شادی را برایشان ببخشای
خدایا ما شادیم در سایه تو سایه ات را از ما دور نفرما
خدایا کسایی که در فقر و بی چیزی زندگیشان را میگذرانند روزی عطا فرما
خدایا من بنده حقیر تو هستم کاری کن تا بتوانم برای دیگران مفید باشم
خدایا بندگانی از سر ناچاری دست به کار های خلاف میزنند ببخشایشان
خدایا نفرت از دل مردم پاک کن به جایش عشق قرار ده
خدایا محتاج تو ام مرا از بندگان پاک خود قرار ده
آمین یا رب العالمین



ورونیکا چهارشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:58 ق.ظ http://veronika1365.blogfa.com

سلام
برات سالی پر از شادی و پر از خواسته های ذهن آرزو می کنم
مهمون من باش و پیش من بیا
منتظرتم

فرید چهارشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:53 ق.ظ http://www.golhayekaghazi.blogfa.com

خون فروردین به صحرا جوش زد
شاخه ها بشکفت در دامان باغ .
چشم جانم باز شد با اشتیاق
تا ببیند فصل گلخندان باغ .

چشم جانم باز شد ، هنگامه ایست
عاشقان گل ز افسوون خیال
سوی صحرا می شتابند از نهفت
تارها گردند از بند ملال

شاخه ی گیلاس ، هم رقص نسیم
جلوه ها دارد در آغوش بهار
آن چنان کز جنبش جادوفریب
زنده می دارد به خاطر یاد یار

شد بهار و لطف گلبوس نسیم
غنچه های خفته را بیدار کرد .
دیدن دامان گلپیرای دشت
خون شادی در رگ بیمار کرد ،

سال ها رفته است و با طبع حزین
در نهفت خاطرم ، لب بسته ام .
خنده شور و نشاط گرم را
بر لب ناگفته ها ، بشکسته ام

نوبهارا ! با نسیم زندگی
غنچه ی طبع مرا هم باز کن .
با من دلبسته در تار سکوت
داستانی از بهاران ساز کن .

گفته بسیار دارم ای نسیم
لحظه ای دامن بیفشان بر سرم ،
گرچه می ترسم سبک خیزم ز جای
زانکه از بس سوختم خکسترم .

گر زبان لال من گویا شود
قصه ی ناگفته را خواهم سرود
آنچنان گویم که دردم تا ابد
اشک ریزد بر سر بود و نبود .

علیرضا چهارشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 07:45 ب.ظ http://www.taropud.blogfa.com

تو از دریچه دل می روی و می آیی

ولی نمی شنود کس صدای پای تو را

غبار فقر و فنا طوطیای چشمم کن

که خزره راه شوم چشمه بقای تو را

خوشا طلاق تن و دلکشا طلاقی روح

که داده با دل من وعده لقاء تو را

هوای سیر گل و ساز بلبلم دادی

که بنگرم به گل و سر کنم سلای تو را

به آب و آیئنه ام ناز میکند صورت

که صوفیانه بسته ام صفای تو را

به دامن تر خود طئنه میزنم زاهد

بپاکه بر نخورد گوشه قبای تو را

ز جور خلق به پیش تو آورم شکوه

بگو که با که برم شرح ماجرای تو را

ز آه من به هلال تو هاله می خواهند

به در نمی کند از سر دلم هوای تو را

شبانیم حوس است و طواف کعبه تور

مگر به گوش دلی بشنوم صدای تو را

به جبر گر همه عالم رضای من طلبند

من اختیار کنم زان میان رضای تو را

گرم شناگر دریای عشق نشناسد

چه غم

چه غم ز شنعت بیگانه آشنای تو را

چه شکر گویمت ای چهره ساز پرده شب

که چشمم این همه فیلم فرح فضای تو را

چه جای من که بر این صحنه کوههای بلند

به سف ستاده تماشای سینمای تو را

بر این مقرنس فیروزه تا ابد مزهور

ستاره سحری چشم سرمه سای تو را

به تار چنگ نوا سنج من گره زده اند

فداست طروه زلف گره گشای تو را

بر آستان خود این دل شکستگان دریاب

که آستین بفشاندند ماسوای تو را

دل شکسته من گفت شهریارا بس

که من به خانه خود یافتم خدای تو را

ــــ

این شعر به نظرت چطوره؟

از نظر من این شعر کل راز دل یک عاشقه

عاشقی که همیشه با معبودش بی ریاست

ندای عزیزم

این شعر تقدیم به تو

دوستی انسانها نباید به رنگ های زشت خطم شود

پس دوستی با خدا هم می تواند سمره شیرین برای عشق زمینی باشد

عشقی پاک همراه با یک دنیا مهر و عاطفه

او هم می گوید که عاشق شوید و با هم مهربان باشید

و همیشه شریک و یاور داروندارتان باشید

.

عکسی گرفته ام با چشم دل

روشنی صبح بهار را

آواز زنده گنجشک های مهربان را

خنده مهربانت را

دستان شکرگزارت را

و آخرین عکس را هم از یک خانه مهر میگیرم

و آن خانه را با عشق آباد میکنم

.

عیدت مبارک

انشاالله هیچ وقت خسته نشی و همیشه به روزگار غلبه کنی

.

توی اغوشم یک دسته گل دارم از بهترین رنگ و بوها

همش مال تو


-

سینه ی من هم حرفاش تموم شدنی نیست

آخه میگن سینه عاشق عین کوره آهنگر میمونه

وقتی داغ شد سخته سرد شدنش

-

آرزومند آرزوهایت هستم

رضا مشتاق چهارشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:33 ب.ظ

یه سلام ویژه خدمت دوستای قدیمی
اونطرف که برات کامنت نوشتم(خونه ی ما)
... اما راضی نشدم، باید یه کامنت اینجا بنویسم و اسه ندا خانم گل(و یه کوچولو غرغرو )
* * *
میدونی دیگه یاد چی افتادم؟!!
یه داستانی میخواستم بنویسم به اسم زیگ زائو و چشمان سبز
یادمه چند خط از اونو تو وبلاگم نوشتم و همون نوشته باعث آشنایی ما دو نفر شد ...
.
.
.
به هر حال به امید یه سال خوب برای تو
...تا بعد

مهدی(چند قدم نزدیکتر به خدا) چهارشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:43 ب.ظ http://mehdi-lovehistory.blogfa.com/



سالها بود که در مزار تنهاییم خفته بودم

ناگاه با مشتی آب سرد برروی مزارم برآشفتم

بوی چند شاخه گل مریم مشامم را نوازش داد

بعد از سالیانی احساس کردم نمرده ام!

دختری سیاه پوش برسر مزارم فاتحه میخواند

وجودم به لرزه افتاد

او که بود؟؟

آیا او همانی بود

که با دستانش مرا به قعر خاک تبعید کرده بود؟

خاطرات در برابرم صف کشیدند

موهای خاک خورده ام را

میان دستان استخوانی ام فشردم

حفره خالی چشمانم لبریز از اشک شد

احساس مرگ و زندگی بر قلبم چنگ میزد

میان دلهره و تردید دختر سیاه پوش رفت

ولی هنوز خاطراتی که در ذهنم بر آنها

مهر باطل زده بودم در برابرم نقش می بستند

آه چه غم انگیز بود خاطره روز مرگم

سلام خوبید
خسته نباشی مهربونم
سپاس و تشکر از لطف بیکرانت
سال نو مبارک
پستت عالی بود
یک سری به من میزنی
منتظرت هستم زود بیا
امیدوارم به اندازه ی تمام قطره های باران و برگ های سبز درخت
دوستی در سال جدید شادکام باشی.



ر و ز ب ه پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 01:57 ق.ظ

بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر
بار دگر، روزگار چون شکر آید.
~~~

من خیلی وقته که عید رو بهت تبریک گفتم
ولی باز هم میگم ب هت
رسیدم خونه شب عید دیگه تو هم تو زحمت نمی یفتی واسه من :)
خودم آپ کردم :)
سال خوبی در کنار خونوادت داشته باشی..
به امید موفقیتت تو کنکور :)
باز فردا دارم می رم عروسی :(
نیستم تا بعد از ۱۳ بدر
ندیدمت دیگه دیگه.. . .
مراقب خودتم باش عزیزم :)
فعلنااا...

مرد باران پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:35 ب.ظ http://rainct.blogsky.com

دوست عزیز سلام:
فرا رسیدن سال نو رو به شما و خانواده محترمتون تبریک و شاد باش میگم، امیدوارم در کنار همدیگه سالی خوب و پر بار، همراه با سلامتی و سعادت و موفقیت و شادکامی داشته باشید...

مرد باران
mohammadblogs@yahoo.com
http://rainct.blogsky.com
سال 1387 هـ.شـ.

poriya جمعه 2 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:30 ق.ظ http://khamoshi.blogfa.com

دیگر بس است پونه از سفر بیا
بغض تمام پنجره ها در غمت شکست
چشمم به حرمت غم تو تا سحر گریست
در ساحل عبور تا صبحدم نشست
در کوچه
های حادثه تنها شدن بس ست
دیگر برای عاطفه هم طاقتی نماند
رفتی و آن قناری زیبا و مهربان
یک نغمه هم برای دل عاشقان نخواند
سلام
سال نو مبار
ک
ک
ک
ک
ک

غریبه جمعه 2 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 08:33 ب.ظ

سلام آبجی ندا
این جمله "فعلا فقط سلام" ات من رو کشته !! :))
عید تو هم مبارک باشه خواهر خوبم و امیدوارم که سالی سراسر برکت و سعادت رو در پیش رو داشته باشی .. آمین !!

خب ندا خانم ؟! دیگه چطوری ؟؟ حال و احوالت خوبه !! ببینم ، چرا تو اصولا از خودت حرفی نمیزنی . از روزهات ، از فکرات ، از عادتات ، از تجربیاتت ، از آنچه که یاد گرفتی و یا میخوای یاد بگیری و ... دوست دارم تو این سال جدید ، بیشتر با درونیاتت آشنا بشم تا روشنایی آسمون نگاه های دنیای مجازی مون به جای برق دو فاز ، با کابل های سه فاز تغذیه بشه !!
میدونی ، من هم این نکته رو نقض نمیکنم که انسان ها هر چقدر به هم نزدیک تر بشن ، براشون خطرناک تره (!) اما به نظر من اگه بخوایم از هم دور به ایستیم ، هیچ گاه به تفاهم فکری نمیرسیم .. پس ریسک موجود در خطر کردن ، مرقوم به صرفه تر از یک تجمع بی تفاهمه !! در ضمن من این پیشنهاد رو به هر کسی نمیدم .. فقط در صورتی این ریسک رو می پذیرم که تقریبا از تجانس فکریم با طرف مقابل مطمئن باشم !! حالا خود دانی ...

و اما در مورد غریبه :
شاید به نظرت بی معنی باشه که آدم خودش رو برای دیگران تعریف کنه !! اما من به دلایلی که در بالا بهشون اشاره کردم ، هر وقت که فرصتی مناسب و فردی آگاه و مطمئن پیدا کنم ، برای محک زدن خودم و اندیشه هام ، سعی میکنم که شخصیتم رو بروز بدم تا در بوته آزمایش نگاه دیگران ، قرار بگیرم ...
دوست دارم از این جا شروع کنم که منم دقیقا مثل شما ، علاقه زیادی به نظم دارم .. سال ها پیش تنها یاور تنهایی هام حافظ بود و گاهی آن چنان در دل یک غزل غرق میشدم که ییهو میزدم زیر گریه !!.. راستش اون زمان فرصت بیشتری داشتم تا با خودم باشم و از این همنشینی لذت ببرم .. گه گداری هم دست به قلم میشدم و قطعه ای ادبی یا نثری مسجع می نوشتم ..
بی تعارف بهت میگم که در عرصه فراخ مجازی ، شما جزء معدود افرادی هستید که میبینم صداقت درونش رو در لابه لای خطوط ، به یادگار میگذاره و این آشنایی برای من خیلی خیلی زیبا و لذت بخشه .. امیدوارم که دوباره سکون به دقایق لجام گسیختم برگرده تا بتونم ادبیات ذهنم رو به یاد بیارم و باب گفت و گو در این زمینه رو باهاتون باز کنم .

از این که دقایق کوتاه زندگی بلندت رو صرف خوندن نظرم کردی ، ازت ممنونم ندا جان ..
باز هم سال نو رو به تو و خانواده عزیزت تبریک و تهنیت میگم ..
امیدوارم که همیشه شاد و سر زنده و سربلند ببینمت ..
یا حق

فاصله یک نفس@یوسف شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 01:45 ق.ظ http://katoolik.blogfa.com/

سلام خوبی دوست من[گل]
امیدوارم سال خوبی داشته باشی...[قلب][بوسه]
بیا..به وبلاگ من سر بزن
وتنهاش نذار...چون درمورد آبادان نوشتم .[لبخند]
منتظرتم..اومدیا....[خونسرد] ღ**ღ………….[قلب][گل][بوسه] ღ**ღ…………
[گل][بوسه][قلب]......*I♥U*..............*I♥U*.........[بوسه][قلب][گل]
تشکر[گل]

.
.
.
.
.
.
[گل]برای تو که خیلی گلی

بچه شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 07:03 ب.ظ http://donbaleyevagera.blogfa.com

سلام
مدتها بود که نمی نوشتم
نمی دونم منو به یاد داری یا نه .
بعد از مدتها خودم وبلاگمو به روز کردم
خوشحال میشم بیای

شیما یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 01:20 ق.ظ http://shainaz.blogfa.com

اگر در روحت دگرگونی مثبتی روی داده سال نو مبارک ! والا به تقویم ها نمی توان اعتماد کرد

سلام ندای عزیزم

عیدت مبارک خانم

ایشا الله بهترین بهار عمرت باشه امسال

علیرضا رحمان طلب یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:11 ق.ظ http://rahmantalab.persianblog.ir/

سلام
سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارکباد.
....
من مطالب جدیدتان را نخوانده ام. بر میگردم و می خوانم.

مونا یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:51 ق.ظ http://myblueweb.blogsky.com

سلام ندا جونم
عزیزم عیدت مبارک باشه ( می خواستی یه ده ساله دیگه بگی مونا !!)
ببخش عزیزه دلم.
امروز با حوصله شعرای قشنگت رو خوندم.
ندااااااااااااا
تو نابغه ای!!!!!!
بابا خیلی شعرات قشنگه!
آفرین ! آدم کیف می کنه شعرات رو می خونه!
واقعا که دختر با استعدادی هستی!
قربانت عزیزم!
سالی پر از خاطرات شیرین رو برات آرزو می کنم و اینکه انشاا.. به آرزوهای قشنگت برسی!
از طرف
ته تغاری گذشته
مونای حال!!!!

علی یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:44 ب.ظ http://www.zeydebneali.blogsky.com/

سلام ندا جان
سال نو مبارک
با آرزویه پیروزی و موفقیت
یا علی

سلی سه‌شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:14 ق.ظ

سلام ندای نازم
خوبی تو؟؟؟
میخونی که؟
میگم ندا بابا نظر..دسم درد گرفت تا بیاد پایین..:دی
بوس بوس..
تو آپ کن حداقل خوش باش دلم دیگه..بوس بوس

علی سه‌شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:30 ب.ظ http://kianlouei.blogfa.com

صلام ندا جان.
ثال نو صال پر برکطی باشه براطون.
از حدیه حای ایدطون ممنونم.
بازم طونصطی به من صر بزن.بای

غریبه سه‌شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 08:00 ب.ظ

سلام ندا جان

فکر کنم انتظار دیدن آپ اینجا ٬ یک انتظار دیرینه است !!
انتظاری که برای شکافتن فراقش باید یقه بشکافیم !!

برام جالبه که ... جالبه که تو این قدر حرف برای گفتن داری و نمیگی ؟! این موضوع برای خودت جالب نیست !!

یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد